بازگشت

عامل وراثت


به طور كلي عامل وراثت را نمي توان در زندگي انسانها ناديده گرفت. وجود انسان حاوي ژن هايي است كه از پدران به فرزندان منتقل شده، و آثار طبيعي خود را خواهد داشت. در زمان رسول خدا كه نسبت آن حضرت به هاشم و نسبت ابوسفيان به عبدالشمس مي رسد، درگيري و خصومتي شديد در ميان بوده است. دو حزب مخالف، يعني حزب توحيد به رهبري پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم، حزب شرك و اهريمن به سرپرستي ابوسفيان، ابوجهل، وليد و گروهي از زورمندان و زرمندان مترف، اداره مي شد. پس از پيروزي حزب توحيد، مردم گروه گروه به آيين يكتاپرستي گراييدند. دو حزب متخاصم كه از هر جهت خصومت داشتند، قد علم كردند. شعار گروه


(حزب توحيد كه هاشمي و علوي بودند) حق و فضيلت و عدالت بود. و شعار دسته ي دوم (حزب بني اميه) شرك و بت پرستي، تبعيض طبقاتي، نژاد پرستي بر پايه ي هوي پرستي و خود خواهي و انتقام از گذشته بوده است.

در خانواده ي بني اميه از ابتداي رشد و پرورش خود، دشمني و ستيزه جويي بر پايه ي حسادت و دنيا پرستي و حب جاه بود. چه جنايت هاي فراوان توسط پدران يزيد، در دوره جاهليت به وقوع پيوست و چه خونهايي كه براي ارضاي جاه طلبي و شهوت راني به زمين ريخته شده بود! ژنها و سلولهاي فاسد اين پدران خبيث در فرزنداني خبيث تر چون يزيد منتقل گرديد، و بالاخره وراثت نقش خود را بازي كرد. و صفات و خصلت هاي آلوده و پليد را به بني اميه منتقل ساخت.