بازگشت

تعارض روحي و اخلاقي


يكي از علل اختلاف، تعارض در مسائل فكري و ايدئولوژيكي بود كه از زمانهاي پيش در ميان آنها بوده است. شگفت اين كه پژوهشگران چگونه عوامل طبيعي و وراثت را در ايجاد قيام فرزند علي عليه السلام مؤثر و قابل بررسي مي دانند، اما شعله هاي سوزان روان و سنخيت روحي، و گرايش هاي فكري و موضع گيري هاي اجتماعي و منازعات سياسي را مورد نقد و امعان نظر قرار نمي دهند.

در اين سوي ميدان نبرد، پاك مردي را مي بينيم با ويژگيهاي ممتاز انساني از قبيل: شجاعت، عفت، فداكاري، انسان دوستي، عشق به الله، وظيفه شناسي و در مقابل، خصلت هاي اهريمني حب جاه، بغض و كينه توزي، انتقام و تجاوز، هرزه گري، و بي عفتي، يعني مجموعه اي از رذايل در عنصري نامطلوب و نامشروع به نام يزيد تجسم يافته بود.


در آن سوي ميدان، مكتب الهي، قرآن و اسلام نفي مي شود، و با فريادي غرور آميزي مي گويد، دين پوچ است و افيون! نه خبري از آسمان آمده، و نه وحي بر پيامبر نازل شده!

و در اين سو، قيام براي احياي دين، و اثبات عدم مشروعيت خلافت يزيد، و جاري ساختن احكام الهي، و تبلور و تجلي آيات حق در جامعه، قلوب را فتح مي كند.

آن جا يزيد است كه زنا مي كند، و هرزه گي مي ورزد، و شراب مي نوشد. و اين جا حسين عليه السلام، سراسر عفت و عصمت و طهارت و پايمرديست، و نماز شب مي خواند، و قرآن مجسم است، و به آيات حق گوش فرا مي دهد و بر باطل مي خروشد، و بر اجرا نشدن قوانين و حدود الهي مي توفد...

در نتيجه بايد گفت: به موازات عوامل طبيعي و وراثت، عامل بزرگ سنخيت رواني نيز در زندگي امام معصوم همانند پدر و جد بزرگوارش و مانند ساير انسان ها در تحولات زندگيشان مؤثر و قابل توجه است. بنابراين بزرگ ترين عامل اختلاف بين امام و عنصر پليدي بنام يزيد، عامل عدم سنخيت روحي مي باشد كه اثر گذار و سرنوشت ساز بوده است بنابراين سنخيت رواني سرچشمه تمام خصلت ها و ويژگي هاي انساني است.