بازگشت

رابطه ي كربلا و بدر و احد


نويسنده ي شهير مصري، استاد عبدالكريم خطيب، نخستين انگيزه ي شهادت حسين عليه السلام و اهل بيت او را چنين تحليل مي كند: قريش مي خواست انتقام خونهاي خود را كه در بدر و احد از آنها ريخته شده است، از عترت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم بگيرد.


نويسنده در كتاب علي بن ابيطالب صفحه 145 به بعد با اين عبارات مي گويد: اگر قهرماني علي مورد شك بود، يا اگر امتياز منحصر بفرد او در تمامي ابعاد، موضع منازعه مي بود، هرگز مصداق ضرب المثل معروف قرار نمي گرفت كه درباره ي او و شمشيرش گفته شود: «لا سيف الا ذوالفقار، لا فتي الا علي»: هيچ شمشيري چون ذوالفقار و هيچ جوانمردي همچون علي نيست.

علي عليه السلام نسبت به مشركين قريش در ميان مسلمين شديدترين شيوه را برگزيد، و سخت ترين روش كفر ستيزانه را اعمال نمود، موجب بسياري از ضايعات و مصيبت ها عليه فرزندان و پدران و اقوام مشركين بوده است.

آن چه مي خواهيم در اين گفتار متذكر شويم، تشريح ميراث و تبيين آن محنت ها و مصيبت هايي است كه در قلب و در عمق نفوس مسلمانان، اثر گذاشته بود، و تعدادي از مشركين را به خاك هلاك كشانده بود.

مقصود از تذكر اين نكته آن كه مصيبتها و آلام كه از رهگذر اين غزوات سهم قريش با قلبي خالي از احساس ايمان به خدا وارد شود، طبيعي است كه ايجاد نوعي غم و اندوه، و حسرت در از دست دادن مافات رخ مي داد.

برعكس مصيبت ها و ضايعات وارده به مسلمين يا اهل و عيال يا قوم و خويش آنها هيچ گونه اثر منفي در نفوسي كه به رشته ي محكم ايمان به خدا چنگ ساييده، و مرگ را بر زندگي ترجيح داده و برگزيده اند، و طالب شهادت در راه خدا بودند، باقي نگذاشت.

ميراث آن ضايعات سهمگين دشمني و كينه هايي كه در نفوس مشركين قريش ايجاد شده بود، همچون آتشي زير خاكستر، روشن و زنده بود تا وقتي كه اسلام را پذيرا شدند اين ورود به اسلام كه از روي اكراه، و فاقد هر گونه ژرف انديشي و استدلال بود. گامي در بستر سازي به سمت انتقامجويي هاي جاهليت آنها رقم زده شد.

آثار اين بي ميلي، و شواهد آن را پس از گرفتاري مسلمين به فتنه هايي كه پس از رحلت پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم بر سر آنها فرود آمد، مشاهده مي كنيم. مي بينيم كه پس از رحلت نبي اكرم صلي الله عليه وآله وسلم قريش در مقابل بني هاشم جبهه گيري و صف بندي نمود، و خلافت غصب را مورد حمايت قرار داد سپس شمشيرها را كشيده، و عليه بني هاشم به كار گرفت، و پير و جوان و كودك آنها را از دم تيغ گذراند، و انديشمندان و بزرگان قوم، و آزادمردان


را آواره و تبعيد نمود. گويا كه مي خواست با اين اعمال، انتقام خونهاي بدر و احد را بگيرد. كافي است كه تذكر دهيم شهادت حسين عليه السلام و خاندان او در كربلا و آنگاه كشته شدن گروهي از وابستگان به اهل بيت در «واقعه ي طف»، و پي آمدهاي آن، و ساير وقايع، نتيجه ي همان انتقام خونين بوده است!»

اگر همين تعابير را يك نويسنده شيعي بر زبان مي آورد، همه بر او مي خروشيدند،: و دنيا قيامت مي شد، در حالي كه اين گونه اظهار نظرها و تحليل ها اصولا ريشه در كتاب خدا و سنت پيامبرش دارد. كريمه ي شريفه مي فرمايد:

و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم علي اعقابكم. (آل عمران / 144)

: محمد صلي الله عليه وآله وسلم پيامبريست فرستاده شده كه پيش از آن نيز رسولاني به سوي بشر اعزام شده اند، آيا اگر او رحلت كند يا شهيد شود، شما به دوران جاهليت باز مي گرديد؟

بخاري در جلد نهم صحيح، در بخش كتاب الفتن، مي گويد: رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم روز قيامت مي فرمايد: «كدام شما از اصحاب، مربي و رهبر بوديد، در پاسخ به او مي گويند: اي رسول خدا نمي داني كه پس از تو چه حوادثي آفريدند، سپس پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد: لعنت و دوري از رحمت الهي باد بر كساني كه پس از من (سنت و احكام را) تغيير و تبديل نمودند...»

حوادث نكبت بار، و ضايعاتي كه حاكمان غاصب بر سر اسلام و مسلمين وارد آوردند، و جنايت هايي كه به خاطر امارت و حكومت معاويه در شام به وقوع پيوست، بي شمار و گسترده است، ولي سنگين ترين فاجعه ها و بزرگترين جنايت ها، خلافت يزيد بود، كه آثار نكبت بار و ننگيني را در تاريخ و جوامع اسلامي به دنبال داشت.

سؤالات

1- حديثي از امام صادق عليه السلام در مورد داشتن ايمان نقل كرده و روايتي در مورد جهاد عمرو بن جموح بنويسيد.

2- چرا امام حسين عليه السلام بر حاكميت اموي خروج كرد با استفاده از روايات توضيح دهيد.

3- فلسفه ي انقلاب حسيني را به طور خلاصه توضيح دهيد.