بازگشت

اخلاقي بزرگ


خداوند سبحان خطاب به پيامبر برگزيده اش صلي الله عليه وآله وسلم مي فرمايد:

(و انك لعلي خلق عظيم). (قلم / 4)

: و تو بر ستيغ قله ي اخلاق پسنديده و عظيمي هستي.

اخلاق عظيم همان اخلاق قرآن است، و در روايتي از رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم نقل شده است كه «پروردگارم مرا به بهترين وجه تربيت و تأديب فرمود». از اين حديث در مي يابيم كه انسان - غالبا - به سنت ها و عادات قوم و جامعه ي خود خوي گرفته است و همواره پوينده ي خط سير عادات و اخلاقيات پدران و اجداد خود كه مقيد به رعايت اصول الهي و منطبق با وحي و عقل نيست، مي باشد. اما عادات و سنت هاي رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم و رفتار و كردارش همبستگي و انسجام خاصي با قرآن و آداب آن دارد. اين جاست كه خداوند او را با اين كلام مورد خطاب قرار مي دهد:


(فاستقم كما أمرت). (هود / 12)

: به همان نحو كه مأموريت داري استقامت كن.

و صريحا اعلام مي كند كه اي پيامبر:

(انك علي صراط مستقيم). (زخرف / 43)

: همانا تو بر استواي صراط مستقيم هستي.

نمونه ي ديگري از انسجام با وحي و تخلق به اخلاق قرآني رويداد جالب ذيل است:

كنيز امام سجاد عليه السلام در حال ريختن آب روي دست و صورت امام جهت آمادگي و گرفتن وضو بود، ناگهان ظرف آب از دست كنيز رها مي شود، و بر چهره ي امام اصابت مي كند، و موجب خونريزي مي شود. امام سرش را بلند مي كند و نگاهي به كنيز مي كند. كنيز مي گويد: و الكاظمين الغيظ (فروخورندگان خشم) امام مي فرمايد: خشم خود را فرو خوردم. كنيز مي گويد: و العافين عن الناس (درگذرندگان از مردم) و امام در پاسخ مي گويد: خداوند از تو درگذرد. كنيز مي گويد: و الله يحب المحسنين (و خداوند نيكوكاران را دوست مي دارد) امام مي فرمايد: برو ترا به خاطر خدا آزاد ساختم.

اين نمونه هاي انساني، و اخلاق تابناك، همگي در آيه ي 134سوره آل عمران نهفته است. پرواضح است خير و نيكي فقط با تلاش پيگير حاصل مي شود.

اكراه، در دين خدا نيست، اما زحمت و مشقت بلكه شهادت و جهاد و نبردي سهمگين در راهي كه پر ارج تر از روح آدمي است. وجود دارد. روح چه ارزشي دارد، وقتي آزادي و شرف و افتخار نباشد... خداوند هيچ كس را به كاري كه خارج از قدرت و توان آدمي است فرمان نمي دهد، آدمي بايد مالك وجود خود باشد، فلسفه ي وجودي او گزينش يكي از دو راه است روح انسان در گرو اختيار اوست، بنابراين يا بايد آن را در مسير «الله» هديه نمايد. يا به شيطان سركش تقديم كند!

اين جاست همان نكته ي سراسر راز و رمزي كه خداوند مي فرمايد: ايمان آورده ها خويشتن انساني خود را در مقابل بهشت جاودان معامله مي كنند. آيه 111 از سوره توبه اشاره به همين نكته دارد كه: خداوند جان و


مال مؤمنين راستين را در مقابل بهشت مي خرد، همان مؤمناني كه در راه الله به جهاد و جنگ با دشمن مي روند و مي كشند و كشته مي شوند. اين وعده ي حتمي و راستين است كه در تورات و انجيل و قرآن به ثبت رسيده است. به راستي در ايفاي عهد چه كسي از خداوند مطمئن تر و وفادارتر است».

آياتي كه اشاره به آسايش و رحمت، و نفي عسر و حرج و سختي و زحمت در دين و شريعت خداوندي دارد، موضع و چارچوبش عبادات و معاملات و بسيار مسائلي است كه ناظر به نظام حيات اجتماعي است، و هيچ گونه رابطه اي با درگيري هاي مبارزين عليه ظلم و تجاوز و شرارت ها و عاملان آن ندارد.

پروردگار در كريمه ي شريفه مي فرمايد: با كفار و مشركين نبرد كنيد تا ديگر فتنه اي نباشد، تا در تمام جوامع دين خدا حكمفرما باشد. و اگر از فتنه انگيزي و جنگ دست برداشتند، خداوند كردارشان را مي بيند (انفال / 39).

(و جاهدوا في الله حق جهاده حج / 78).

: در راه خدا آن گونه كه زيبنده و شايسته است جهاد كنيد.

آيا انسان ساكت و بي تحرك، براي تحقق حق و عدالت نبايد قيام كند؟ چگونه مي تواند تجاهل و تغافل خود را با آيه ي لاحرج، و قاعده ي «لا ضرر» توجيه نمايد!؟

آيات قرآني كه در زمينه ي وجوب واجبات خاصي مانند روزه و نماز يا ترحيم محرمات از قبيل اكل ميته و شرب خمر... نازل شده بي ترديد براساس آسان سازي امور و سهولت بوده، و با سختي و عسرت رابطه اي ندارد آياتي دلالت بر انگيزش جهاد در راه نمونه ي اعلي و مقصد عالي انساني و ارزشهاي اصيل دارد، كه اين گونه آيات با ترحم و سهولت تسامح و تساهل به طور كلي سازش ناپذير است و تأكيد بر تحمل آزار و اذيت مخالفان و مقاومت و صبر بر رنجها و ناملايمات دارد:

(و ان تصبروا خير لكم). (النساء / 25).

(و لنصبرن علي ما آذيتمونا). (ابراهيم / 12).

(و اصبر علي ما اصابك ان ذلك من عزم الامور لقمان / 17).

: صبر و ايستادگي كن بر مصيبتها و مشكلاتي كه بر تو وارد مي شود كه اين نشانه ي قدرت اراده ي تو در امور است.


و مجموعه ي ديگري از آيات همچون:

(و يؤثرون علي انفسهم ولو كان بهم خصاصه).(حشر / 9).

: مؤمنين راستين ديگر مؤمنان را بر خويش ترجيح مي دهند و ايثار مي كنند در حالي كه خود شديدا نيازمندند.

وقتي ايثار و تحمل سختي و تلاش در كار باشد، پاداش نيز چند برابر خواهد بود:

(ذلك بانهم لا يصيبهم ظمأ و لا نصب و لا مخمصة في سبيل الله... و لا يقطعون واديا الا كتب لهم ليجزيهم الله احسن ما كانوا يعملون). (توبه / 120).

: (مؤمنان سطحي) در راه خدا هرگز تشنگي و رنج و زحمت و گرسنگي و خستگي و مخمصه (تنگنا) را نچشيده اند... (در حالي كه) هيچ وادي نپيمايند جز آن كه در نامه ي عمل آنها نوشته شود كه خداوند بسيار بهتر از آنچه كردند به آنها پاداش عطا فرمايد.

اين آيات در مورد اصحابي نازل شد كه رفق و مدارا را از پيامبران خواستار بودند، و بعضا تشنگي و گرسنگي و رنج و زحمت را در راه خدا تحمل نداشتند در زير نمونه هايي از مواضع عاطفي و روحي آنها را كه خداوند و پيامبرش مورد ستايش و تقدير قرار داده، بيان مي كنيم: