بازگشت

نصوص شرعي در امر به معروف و نهي از منكر


در پي، برخي از نصوص شرعي مي آيد كه درباره فريضه امر به معروف و نهي از منكر است. بايد به ميزان همخواني اين روايات با ديدگاه اجتماعي توجه داشت و دانست چقدر دور از ديدگاه فردگرايانه است. اين احاديث به شدت بر انجام معروف تشويق كرده، آن را پايه و بنيان جامعه اسلامي مي داند و «منكر» و زشتي را همچون متجاوزي بر مي شمرد كه به تدريج و خزنده، به حيات مسلمانان آسيب مي زند. اين روايات، مطلق بوده، به شرط تأثير و نبود مفسده و ضرر، اعتنا و التفاتي ندارد. نيز امر و نهي را مطلوب نَفسي - و نه غيري - بر مي شمرد. امام رضا (ع) فرمود: «لتأمرنّ بالمعروف و لتنهُنّ عن المنكر أو ليستعملنّ عليكم شراركم فيدعو خيارُكم فلا يستجاب لهم؛ اگر امر به معروف و نهي از منكر نكنيد، اشرار بر شما چيره مي شوند. در اين حال حتي اگر نيكان دعا كنند، مستجاب نمي شود.» [1] .

پيامبر (ص) فرمود: «إذا اُمَّتي تواكلتِ الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر فليأذنوا بوقاعٍ من اللَّه؛ اگر امتم، امر به معروف و نهي از منكر را بر عهده ديگران بگذارند [و خود شانه خالي كنند] منتظر بلا و مجازات الهي باشند.» [2] .

امام علي (ع) مي فرمايد: «أما بعد فإنه إنّما هلك مَن كان قبلكم حيثما عملوا مِن المعاصي و لم ينههُمُ الرّبانيّون و الأحبار عن ذلك و إنّهم لما تمادوا في المعاصي و لم يَنْههُمُ الرّبانيّون و الاَحبار عن ذلك نزلت بهم العقوبات، فأْمروا بالمعروف و انْهوا عن المنكر و اعْلموا أنَّ الأمْر بالمعروف و النهي عن المنكر لن يقرّبا أجلاً و لن يقطعا رزقاً...؛ كساني كه پيش از شما مي زيستند، هلاك و نابود شدند، زيرا به معاصي عمل مي نمودند، و عالمان رباني و نيكان، آنان را از اين كار باز نمي داشتند، وقتي پيوسته به معاصي و گناهان عمل كرده، علماي رباني و نيكان، نهي شان نكردند، عقوبت و مجازات شدند. پس امر به معروف و نهي از منكر كنيد و بدانيد امر به معروف و نهي از منكر، نه اجلي را نزديك كرده [و باعث كشتن مي شود] و نه هرگز رزق و روزي كسي را مي بُرَد.» [3] .

امام صادق (ع) به پيروانش نوشت: «ليعطفنّ ذوو السن منكم و النهي علي ذوي الجهل و طلاب الرئاسة أو لتصيبنّكم لعنتي أجمعين؛ مي بايست بزرگ سالان شما به ديگران توجه كرده، نادانان و رياست طلبان را نهي از منكر كنند، و گرنه نفرينم به تمامي شما مي رسد!» [4] .

و پيامبر (ص) فرمود: «إنّ اللَّه ليبغض المؤمن الضعيف الذي لا دين له فقيل: و ما المؤمن الضعيف الذي لا دين له؟ قال: الذي لا ينهي عن المنكر؛ خدا مؤمن ضعيف بي دين را دوست ندارد! پرسيدند: وي چه كسي است؟ فرمود: آن كه نهي از منكر نمي كند.» [5] .

نيز فرمود: «لا تزال أُمتي بخيرٍ ما امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و تعاونوا علي البرّ و التقوي فإذا لم يفعلوا ذلك نزعتْ منهم البركاتُ و سلّط بعضُهم علي بعضٍ و لم يكن لهم ناصر في الأرض و لا في السماء؛ اگر امتم، امر به معروف و نهي از منكر كنند و در نيكي و پارسايي، همديگر را ياري نمايند، پيوسته در خير و خوبي خواهند بود، اما اگر اين كار را نكردند، بركت از آنان گرفته شده، برخي بر بعضي ديگر چيره خواهند شد. در اين صورت نه در زمين و نه در آسمان، يار و ياوري نخواهند داشت.» [6] .

امام باقر (ع) فرمود: «يكون في آخر الزمان قومٌ يتبع فيهم قوم مراؤون يتقرّؤون و يتنسّكون حُدَثاء سفهاء لا يوجبون أمراً بمعروفٍ و لا نهياً عن منكرٍ إلّا إذا اَمَنوا الضررَ يطلبون لأنفسهم الرخص و المعاذير، يتّبعون زلّات العلماء و فِساد عملهم، يقبلون علي الصلاة و الصيام و ما لا يكلّفهم في نفسهم و لا مالٍ، و لو أضرّتِ الصلاةُ بسائر ما يعملون بأموالهم و أبدانهم لرفضوها كما رفضوا أسمي الفرائض و أشرفها، اِنَّ الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضةٌ عظيمةٌ بها تقام الفرائض، هنالك يُتمّ غضب اللَّه عزّوجلّ عليهم فيعمّهم بعقابه فيهلك الأبرار في دار الفُجّار و الصِغار في دار الكِبار. إنّ الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر سبيل الأنبياء و منهاج الصلحاء، فريضةٌ عظيمةٌ بها تقام الفرائض و تأمن المذاهب و تحلّ المكاسب و تردّ المظالم و تعمر الأرض و ينتصف مِن الأعداء و يستقيم الأمر، فَأنْكِروا بقلوبكم و ألْفِظوا بألسنتكم و صكّوا بها جباهَهم و لا تخافوا في اللَّه لومة لائمٍ فإنْ اتّعظوا و إلي الحق رجعوا، فلا سبيل عليهم، إنّما السبيل علي الذين يظلمون الناس و يبغون في الأرض بغير الحق، أولئك لهم عذابٌ عظيمٌ، هنالك فجاهدوا بأبدانكم و ابغضوهم بقلوبكم غير طالبين...حتي يفيئوا إلي أمراللَّه، قال: و أوصي اللهُ عزّوجلّ إلي شعيب النبي (ع): إنّي معذبٌ مِن قومك مأئة ألف، أربعين ألفاً مِن شرارهم و ستين ألفاً مِن خيارهم! فقال (عليه السلام): يا ربِّ هؤلاء الأشرار، فما بال الأخبار؟ فأوحي اللهُ عزّوجلّ إليه: دَاهَنوا أهلَ المعاصي و لم يغضبوا لغضبي؛

در آخر الزمان مردماني خواهند بود كه ريا كاران پيرو آنانند. اينان به زبان [و نه در عمل، قرآن ] قرائت كرده، راه بدعت گزاران نادان را خواهند پيمود. امر به معروف و نهي از منكر را واجب نمي دانند مگر اينكه ايمن از ضرر و زيان باشند و براي خود، عذر و بهانه مي تراشند و دنباله رو لغزشهاي علما و كردار فاسدشان هستند. نماز و روزه و هر چه را براي جان و مالشان ضرر نداشته باشد، به جا مي آورند، اما اگر نماز و ديگر كارها، براي مال و جانشان ضرري داشته باشد، از آن شانه خالي مي كنند، چنان كه از والاترين و بزرگترين وظيفه سرباز مي زنند [7] ؛ يعني امر به معروف و نهي از منكر، كه فريضه اي عظيم است و انجام ديگر تكاليف منوط به آن است. خشم و غضب خداي عزّوجلّ در اين هنگام [كه امر و نهي را ترك كنند] ظاهر شده،همگي را مجازات خواهد كرد. در نتيجه نيكان به همراه فاجران، و خردسالان همراه بزرگسالان هلاك و نابود خواهند شد. امر به معروف و نهي از منكر، راه پيامبران و شيوه صالحان است و فريضه اي عظيم مي باشد كه انجام واجبات ديگر بسته به آن است. با امر و نهي، راهها امنيت داشته، كار و كسب رونق مي گيرد و ظلم برطرف گرديده، زمين آباد مي شود و حق از دشمنان ستانده مي شود و كارها استوار و پابرجا مي گردد. پس با دل و زبان، نهي از منكر كنيد وآن را بر پيشاني دشمنان بزنيد و در راه خدا از سرزنش ملامتگران نهراسيد. اگر [امر و نهي تان را] پذيرفتند و به راه حق برگشتند، راهي بر آنان نيست. راه بر كساني است كه به مردم ستم مي كنند و به ناحق در زمين، ظلم و جور مي نمايند. براي اينان عذاب و مجازات بزرگي هست. در اين حال، با جسمتان در راه خدا جهاد كنيد و بي آن كه بدانان گرايشي داشته باشيد، در دل با آنان دشمن باشيد...تا وقتي كه به راه خدا باز آييد. خداوند عزّ وجلّ به شعيب پيامبر وحي كرد: من صد هزار نفر از قومت را عذاب مي كنم؛ چهل هزار از اشرار و شصت هزار از نيكانش را! شعيب عرض كرد: اشرار به جاي خود، اما چرا نيكان؟! خداي عزّوجلّ بدو فرمود: زيرا با معصيت كاران مبارزه نكرده، به خاطر خشم من بر گناهكاران، بر اينان سخت نگرفتند.» [8] .

امام علي (ع) فرمود: «مَنْ ترك إنكار المنكر بقلبه و لسانه و يده فهو ميتٌ بين الاحياء؛ آنكه به دل يا زبان و يا عمل، نهي از منكر نكند، مرده اي ميان زندگان است.» [9] .


پاورقي

[1] وسائل، ج‏16، ص‏118.

[2] همان.

[3] همان، ص‏120.

[4] همان.

[5] همان، ص‏123.

[6] همان.

[7] بسيار مناسب است اشاره کنيم: صاحب جواهر فرمايش امام باقر (ع) را ويژه گروهي با اوصاف خاص دانسته است (ج‏7، ص‏683). نيز صاحب وسائل سخن امام را به وجوه ضعيفي تأويل برده، که نتيجه ديدگاه فردگرايانه است (ج‏16، ص‏129). روشن است انگيزه و نيازي بدين تأويلات نيست و حديث تماماً همخوان با ديدگاه اجتماع گرايانه است.

[8] کافي، ج‏5، ص‏55 - 56، چ دارالکتب الاسلاميه.

[9] وسائل، ج‏16، ص‏132.