بازگشت

استدلال ديگر


گاه به دليل ديگري (لغويت) براي اثبات شرط احتمال تأثير استدلال شده است؛ بدين بيان: اگر كسي بداند مخاطبش امر و نهي را نمي پذيرد و در وي تأثيري ندارد، امر و نهي لغو و بيهوده است و شارع مقدس به لغو دستور نمي دهد، بلكه مؤمن را از آن بر حذر مي دارد. پاسخ: امر و نهي گرچه بداند تأثير ندارد، بيهوده نيست، زيرا حتي در همين حال، عزت شريعت و والايي دين را روشن مي كند، تا بر سخن دشمنان برتري داشته باشد. عناد و لجاجت، راه گريزي نيست كه دشمنان به آن رو آرند و گمراهي خود را بر آن پايه نهند؛ چنان كه در اعتبارات و ارزشهاي معنوي جامعه، مؤمن و فاسق برابر نيستند، بلكه مقام مؤمن عزيزتر و بالاتر از فاسق معاند است. روشن است اگر معاند را به حال خود رها كنيم، منجر به تشويق وي گرديده، كم كم عنادورزي، شوكت و توانمند شده، تا آن اندازه كه زمينه اي براي امر و نهي - مگر براي مردمان اندكي - باقي نمي ماند. اگر با اعتراض و سخن در اينجا و آنجا، از معاند انتقاد كنيم، باعث مي شود وي احساس كند متهم است و اجتماع، وي را سرزنش مي كند. اين روش حتي اگر در وي تأثير نگذارد، عناد ورزي و گمراهي اش را قيد و بند زده، از گسترش محدوده معاندان جلوگيري مي كند و آنها را گروهي طرد شده قرار مي دهد. حال با اين همه دستاوردهاي بزرگ چگونه مي توانيم امر و نهي را در صورت عدم تأثير در مخاطب، لغو و بيهوده توصيف كنيم؟