بازگشت

گذر سليمان بر شهادتگاه پيشواي آزادي


در اين مورد آورده اند كه «سليمان عدوي» در سومين روز شهادت حسين عليه السلام و ياران فداكارش بر كربلا گذر كرد و پس از تماشاي آن پيكرهاي به خون خفته و گلهاي پرپر شده مرثيه اي جانسوز بدين مضمون سرود:



مررت علي أبيات آل محمد

فلم ارها امثالها يوم حلت



بر خانه ها و سراپرده ي خاندان محمد صلي الله عليه و آله و سلم گذر كردم و آنها را بسان روزگار پرافتخار


پيامبر آباد و آزاد و در امنيت و آرامش نديدم.

مگر نمي نگري كه خورشيد جهان افروز در سوگ حسين و يارانش رنگ پريده و بيمار است، و زمين و زمان از اين سوگ سهمگين به لرزه درآمده و دگرگون شده است.

فرزندان ارجمند پيامبر هماره مايه ي اميد و پناهگاه مردم بودند،اما اينك فاجعه و مصيبتي بر آنان رفته است كه از همه ي مصيبت ها اندوهبارتر است.

«قيس» هر آنچه از ما تقاضا كرد، ما بزرگوارانه خواسته اش را برآورديم، اما او به خاطر احساس اندك لغزشي، ما را قتل عام كرد!

قطره اي از خون ما نزد آنان هست، و ما انتقام آن را در روزي كه مناسب ديديم و هنگامه اش رسيد خواهيم گرفت.

خدا خانه هاي فرزندان پيامبر را از صاحبان آنها تهي و دور نسازد، اگر چه به پندار من اينك آن سراها از صاحبان آزادمنش و بزرگوارشان محروم شده اند.

و راستي كه سوگ سهمگين شهيد گرانقدر و سرفراز كربلا كه از نسل و تبار بني هاشم و مايه افتخار آنان است، گردن مردم مسلمان و اصلاح طلب را به نشان ذلت و خواري فرود آورد و هم اينك نشان خواري و ذلت هويدا است!

زنان آگاه و آزاده در شهادت او مي گريند و شيون مي كنند، و گروه و انجمن ما بر او سوگواري مي كند و بر روان تابناكش درود مي فرستد.