بازگشت

يادگار حضرت مجتبي


«حميد بن مسلم» - از گزارشگران رويداد غمبار عاشورا - آورده است كه: پس از شهادت جانسوز «علي» جوان قهرمان حسين عليه السلام، نوجواني پرشكوه كه در سيماي نورافشان بسان پاره اي از ماه تابان بود گام به ميدان جهاد و دفاع نهاد.

«عمرو بن سعيد» يكي از سركردگان سپاه اموي به من گفت: من كار را بر اين جوان سخت مي گيرم و راه را بر او مي بندم.

به او گفتم تو را با اين جوان چكار؟ از او چه مي خواهي؟

اما آن عنصر خودكامه، سر راه قاسم كمين كرد و در يك لحظه ي حساس كه فرصتي


به دست آورد، ضربه اي سخت بر او وارد ساخت و آن نوجوان دلير بر چهره اش بر زمين افتاد و در همان حال ندا داد كه هان اي عمو! عموجان مرا درياب!

حسين عليه السلام خود را به ميدان كارزار رساند و بسان باز شكاري بر قاتل شقاوت پيشه يادگار برادر تاخت و با شمشير ستم سوزش او را هدف گرفت. آن تيره بخت بازو را سپر خويش ساخت كه شمشير ظلم ستيز پيشواي آزادي دست آن عنصر پليد را از مرفق قلم كرد و او خروشي برآورد كه همه ي سپاه اموي صداي او را شنيد. آن گاه حسين عليه السلام از آن فراري دست كشيد و به سواره نظام سپاه كوفه حمله كرد تا يادگار ارجمند برادر را از محاصره آنان نجات دهد كه در اين پيكار و گريز سپاه اموي از برابر آن حضرت پيكر نازنين قاسم پايمال گرديد و در آن حال سر بر بستر شهادت نهاد.

آن گاه حسين عليه السلام را ديدند كه بر بالين آن نوجوان نشسته و سرش را به دامان گرفته است و او نيز در حال جان دادن پاهاي خود را به زمين مي سايد و مي كوبد.

سالار شايستگان فرمود:

«بعدا لقوم قتلوك و من خصمهم يوم القيامة فيك جدك.»

از مهر و رحمت خدا دور باد مردمي كه تو را كشتند. آن كسي كه در روز رستاخيز با آن تبهكاران دشمن است، نياي گرانقدرت پيامبر خدا خواهد بود.

و آن گاه افزود:

«عز والله علي عمك أن تدعوه فلا يجيبك، أو يجيبك فلا ينفعك، صوت والله كثر واتره و قل ناصره.»

به خداي سوگند سخت است بر عموي تو، كه تو نور ديده ام او را به ياري بخواني و او نتواند تو را پاسخ دهد و يا پاسخ تو را بدهد، اما براي تو سودي ببخشد.

يادگار برادرم! به خداي سوگند نداي ياري خواهي تو، نداي كسي است كه كشته شدگان ياران و خاندانش بسيار و يار و ياورش اندك است.

سپس سالار شايستگان پيكر به خون خفته او را در آغوش كشيد و آورد و در ميان پيكرهاي به خون خفته ياران و قهرمانان شهيدش قرار داد.

گزارشگر اين رويداد تكاندهنده آورده است كه: پرسيدم اين نوجوان - كه به دست سپاه اموي كشته شد - كه بود؟


گفتند: قاسم، يادگار حسن بن علي - كه درود خدا بر او و پدر و نياي گرانقدرش باد.