بازگشت

شادماني برير


در اين مورد آورده اند كه: حسين عليه السلام اندكي از شب عاشورا را براي بهداشت و نظافت بيشتر و عطرآگين ساختن بدن مباركش به خيمه اي ويژه كه براي اين كار آماده شده بود، وارد شد و «برير همداني» و «عبدالرحمان انصاري» بر در خيمه ايستاده بودند تا آنان نيز نظافت كنند. برير در آن شرايط دشوار، شادماني خود را نهان نمي كرد و بجاي ترس از دشمن خيره سر و خشونت پيشه مي خنديد و براي بالا بردن روحيه ها شوخي هاي سنجيده مي كرد.

دوست همرزمش به او گفت: هان اي «برير»! آيا اينك هنگامه تفريح و


بيهوده كاري است؟

او پاسخ داد: به خداي سوگند كه من هيچگاه بيهوده گويي و بيهوده كاري را خوش نمي داشتم و مرد جديت و تلاش و هدف و برنامه بوده ام، اما اينك بخاطر سعادتي كه خداي روزيم ساخته و به سوي سرنوشت پرافتخاري كه در پيش دارم و به سوي آن روانم، شادماني مي كنم. آري، اين شادماني و شوخي سنجيده و همراه با رعايت ادب بخاطر آن است و نه از سر غفلت و ناآگاهي و يا از روي بيهوده كاري و بيهوده گويي.