دعوت به منطق و مسالمت
پس از اعلان آماده باش سپاه اموي بر ضد حسين عليه السلام، و پس از آنكه آن حضرت دريافت كه «عمر سعد» و سپاهش به زودي دست به تجاوز خواهند زد و جنگ نابرابر و ظالمانه اي را آغاز خواهند كرد، او از سركرده سپاه اموي خواست تا نقشه جنگ تجاوزكارانه بر ضد او را كنار گذارد و براساس يكي از اين سه پيشنهاد مسالمت آميز و خيرخواهانه رفتار نمايد:
1- يا رژيم اموي راه بندان ها را بردارد و اجازه دهد تا حسين عليه السلام آزادانه از همانجايي كه آمده است، به آنجا بازگردد و در كنار خانه خدا و يا آرامگاه پيامبرش رحل اقامت افكند و آنجا آن گونه كه شايسته است به وظيفه خويش عمل نمايد و حكومت حقوق و آزادي و امنيت او را محترم شمارد.
2- يا آزاد باشد تا به يكي از شهرها و يا سرزمين هاي ديگر هجرت كند و بسان مردم دنيا آزاد و بر سرنوشت خويش حاكم باشد و برخوردار از حقوق انساني زندگي كند.
3- و يا به شام برود و موضوع را با يزيد در ميان گذارد و ديدگاه او را بنگرد و او را به ارزشها و رعايت قانون و حقوق و آزادي شهروندان دعوت نمايد و از ضد ارزش ها و ستم و بيداد و خودسري و قانون ستيزي و پايمال ساختن حقوق و حرمت و امنيت انسانها نهي كند.
«عمر سعد» در برابر اين سه پيشنهاد خيرخواهانه و آزادمنشانه و دليرانه گفت: هيچ كدام از اينها از من ساخته نيست و مي ترسم با پذيرش آنها رژيم اموي خانه ام را ويران سازد. [1] .
پاورقي
[1] گفتني است که اين پيشنهادهاي سهگانه با ديدگاه روشن و روشنگر سالار شايستگان و موضعگيريهاي دقيق و سنجيده و هدفهاي خداپسندانه و بشردوستانهي و سبک و سيرهي آزاد منشانهي او - جز به گونهاي که تفسير گرديد - چندان سازگار است. در اين مورد به سرآغاز کتاب بنگريد.