آن نامه ي شوم
«يزيد» در آغاز كار، نامه اي به «وليد»، استاندار و نماينده ي رژيم اموي در مدينه نوشت و به او دستور داد كه از مردم مدينه و به ويژه از سالار شايستگان، حضرت حسين عليه السلام - كه مورد توجه مردم، به ويژه آگاهان، انديشمندان، آزاديخواهان، ستم ستيزان، اصلاح طلبان و عناصر نوانديش و خوش فهم جامعه است - براي او بيعت بگيرد و آنان را وادار سازد كه در برابر ديدگان مردم با او به عنوان پيشوا و رهبر امت اسلام دست بيعت دهند.
او در آن نامه ي شوم با گستاخي و خيره سري بسيار نوشت كه: اگر حسين از بيعت با
ما بهر دليلي سرباز زد و چون و چرا كرد، بي درنگ گردنش را بزن و سر او را براي ما بفرست! «ان امتنع عليك فاضرب عنقه و ابعث برأسه الي.»