بازگشت

دگرگوني مطلوب و خداپسندانه


اين هدف الهام بخش و مترقي به روشني از روشنگري هاي پيشواي آزادي دريافت مي گردد؛ چرا كه آن انسان والا در نامه ها و سخنراني ها، شعارها و سروده ها، نيايش ها و راز و نيازها، ملاقات ها و ديدارهايش با مردم عادي و


روشنفكران و مخالفان استبداد و انحصار، در هر فرصتي از رويدادهاي زشت و ظالمانه، اظهار نارضايتي عميق مي كند و از گسترش ضد ارزش ها و تباهي هاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي فرياد برمي آورد و از نقدناپذيري حاكمان، پاسخگو نبودن آنان در برابر مردم، پايمال شدن حقوق و امنيت و آزادي توده ها به دست آنان، سركوب بيرحمانه ي خوبان و شايسته كرداران و ترقي خواهان و ستم ناپذيران، شجاعانه شكايت و انتقاد مي كند و از ضرورت اصلاحات ساختاري در سيستم سياسي و لزوم دگرگوني مطلوب در ابعاد گوناگون سخن مي گويد.

آن حضرت در نخستين برخوردش با «حر»، به ترسيم علل حركت روشنگرانه ي خويش از حجاز به سوي عراق و كوفه و بيان هدف خود پرداخت و از جمله فرمود:

«ايها الناس ان رسول الله قال: من رأي سلطانا جائرا مستحلا لحرام الله، ناكثا عهده، مخالفا لسنة رسول الله، يعمل في عباد الله بالاثم و العدوان فلم يغير عليه بفعل و لا قول، كان حقا علي الله أن يدخله مدخله، الا و ان هؤلاء قد لزموا طاعة الشيطان و تركوا طاعة الرحمان و اظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفي ء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و انا احق ممن غير...» [1] .

هان اي مردم! پيامبر خدا فرمود: هر كس زمامدار بيداد پيشه و قانون شكني را نظاره كند كه حرام خدا را حلال و روا مي سازد، و عهد و پيمان او را مي شكند و با سبك و روش عادلانه و بشر دوستانه ي پيامبر خدا مخالفت مي ورزد؛ و با اين وصف در برابر آن عنصر خودكامه و قانون گريز، با گفتار و عملكردش به مخالفت برنخيزد و در راه اصلاح جامعه و حكومت، خود را به هر آب و آتش نزند، بر خداست كه او را از همان راهي كه آن بيداد پيشه را به دوزخ درمي آورد، به دوزخ درآورد.

هان اي مردم! آگاه باشيد كه رژيم حق ستيز اموي فرمانبرداري شيطان را برگزيده و از قانون خدا و فرمانبرداري او سر بر تافته است. كارگردانان آن، تبهكاري و بيداد را همه جا آشكار ساخته و مرزهاي قوانين و مقررات خدا را تعطيل كشانده و ثروت ملي را به انحصار خويش درآورده اند. آنان با بهانه و توجيه و برخورد ابزاري با دين،


حرام خدا را حلال مي سازند و حلال او را حرام؛ و من زيبنده ترين مردم به تلاش و جهاد خستگي ناپذير و شجاعانه در راه دگرگوني مطلوب و خداپسندانه در اين جامعه و در ميان اين امت هستم.


پاورقي

[1] مقتل الحسين، مقرم، ص 185.