بازگشت

نقش زن در تاريخ


مقدمه ي دوم: بحثي درباره ي «نقش زن در تاريخ» مطرح است كه آيا اساسا زن در ساختن تاريخ نقشي دارد يا ندارد و اصلا نقشي مي تواند داشته باشد يا نه؟ بايد داشته باشد يا نباشد داشته باشد؟ همچنين از نظر اسلام اين قضيه را چگونه بايد برآورد كرد؟

زن يك نقش در تاريخ داشته و دارد كه كسي منكر اين نقش نيست و آن نقش غيرمستقيم زن در ساختن تاريخ است. مي گويند زن مرد را مي سازد و مرد تاريخ را،


يعني بيش از مقداري كه مرد در ساختن زن مي تواند تأثير داشته باشد زن در ساختن مرد تأثير دارد. اين خودش مسأله اي است كه نمي خواهم امشب درباره ي آن بحث كنم. آيا مرد روح و شخصيت زن را مي سازد (اعم از اينكه زن به عنوان مادر باشد يا به عنوان همسر) يا نه، اين زن است كه فرزند و حتي شوهر را مي سازد؟ مخصوصا در مورد شوهر، آيا زن بيشتر شوهر را مي سازد يا شوهر بيشتر زن را؟ حتما تعجب خواهيد كرد كه عرض كنم آنچه كه تحقيقات تاريخي و ملاحظات رواني ثابت كرده است اين است كه زن در ساختن شخصيت مرد بيشتر مؤثر است تا مرد در ساختن شخصيت زن. بدين جهت است كه تأثير غيرمستقيم زن در ساختن تاريخ، لامنكر و غير قابل انكار است. اينكه زن مرد را ساخته است و مرد تاريخ را، خودش داستاني است و يك مبحث خيلي مفصل.