بازگشت

آگاهي و بصيرت، شرط اساسي امر به معروف و نهي از منكر


اين وظيفه ي بزرگ (امر به معروف و نهي از منكر) دو ركن، دو شرط اساسي دارد. يكي از آنها رشد، آگاهي و بصيرت است. حالا كه من گفتم امر به معروف و نهي از منكر، لابد همه ي ما خيال كرديم كه خوب از اينجا برويم و امر به معروف و نهي از منكر كنيم. از شما مي پرسم: اصلا من و شما مي فهميم كه امر به معروف و نهي از منكر چيست و چگونه بايد انجام شود؟ تا حالا كه امر به معروف و نهي از منكرهاي ما در اطراف دگمه ي لباس و بند كفش مردم بوده است، در حول و حوش موي سر و دوخت لباس مردم بوده است! ما اصلا معروف چه مي شناسيم كه چيست؟ منكر چه مي شناسيم كه چيست؟ ما گاهي معروفها را به جاي منكر مي گيريم و منكرها را به جاي معروف. بهتر اينكه ما جاهلها امر به معروف و نهي از منكر نكنيم. چه منكرها كه به نام امر به معروف و نهي از منكر به وجود نيامد! آگاهي و بصيرت مي خواهد، خبرت و خبرويت مي خواهد؛ دانايي، روانشناسي و جامعه شناسي مي خواهد تا انسان بفهمد


كه چگونه امر به معروف و نهي از منكر كند، يعني راه معروف را تشخيص بدهد، ببيند معروف كجاست، منكر را تشخيص بدهد، ريشه ي منكر را به دست بياورد، از كجا آن منكر سرچشمه مي گيرد و لهذا ائمه ي دين فرموده اند: جاهل بهتر است امر به معروف و نهي از منكر نكند، چرا؟ «لانه ما يفسده اكثر مما يصلحه»

[1] چون جاهل هنگامي كه امر به معروف و نهي از منكر مي كند، مي خواهد بهتر كند بدتر مي كند. و چقدر در اين زمينه مثالها زياد است!

شايد شما بگوييد: ما جاهليم، پس امر به معروف و نهي از منكر از ما ساقط شد! جواب شما را داده اند. قرآن مي فرمايد: «ليهلك من هلك عن بينة و يحيي من حي عن بينة» [2] «لئلا يكون للناس علي الله حجة بعد الرسل» [3] از يكي از معصومين مي پرسند: بعضي از مردم جاهلند؛ در روز قيامت با اينها چگونه عمل مي شود؟ مي فرمايد: در آن روز عالمي را مي آورند كه عمل نكرده است، مي گويند چرا عمل نكردي؟ جواب ندارد؛ بايد به سرنوشت ننگين و سهمگين خود دچار شود. شخصي را مي آورند و مي گويند: تو چرا عمل نكردي؟ مي گويد: نمي دانستم، نمي فهميدم! مي گويند: «هلا تعلمت» [4] نمي دانم، نمي فهم هم عذر شد؟! خدا عقل را براي چه آفريده است؟ براي اينكه بفهمي، موشكافي كني، بروي كاوش كني، تحقيق كني. تو بايد از آن كساني باشي كه نه تنها اوضاع زمان خودت را درك بكني، بلكه بايد آينده را هم بفهمي و درك بكني. اميرالمؤمنين فرمود: «و لا نتخوف قارعة حتي تحل بنا» [5] مردم ما نادن شده اند، بلايايي را كه به آنها رو مي آورد، تا رو نياورده تشخيص نمي دهند، پيش بيني ندارند. بايد پيش بيني كنند. نه تنها بايد به اوضاع زمان خودشان آگاه باشند بلكه بايد آنچنان جامعه شناس باشند كه مصائبي را كه در آينده مي خواهد پيش بيايد، تشخيص بدهند و بفهمند كه در پنجاه سال بعد چنين خواهد شد. «و لقد اتينا ابراهيم رشده» [6] .



پاورقي

[1] کافي، ج 1 / ص 44، باب عمل بدون علم.

[2] انفال / 42.

[3] نساء / 165.

[4] امالي مفيد، ص 228.

[5] نهج‏البلاغه، خطبه‏ي 32.

[6] انبياء / 51.