بازگشت

چند شعر


در پايان، چون شعر را در اين بحث سهم بزرگي است، ما چند شعر از چند شاعر انتخاب و يكي دو جمله هم از بزرگان نقل مي كنيم:



بزرگ فلسفه ي قتل شاه دين اين است

كه مرگ سرخ به از زندگي ننگين است



(علوي)



از پي آزادي نوع بشر تا روز حشر

پرچم آزادمردي را بپا خواهيم كرد



كاخ استبداد را با خاك يكسان مي كنيم

پس بناي عدل را از نو بنا خواهيم كرد



انقلاب مذهبي تا در جهان آيد پديد

از نداي حق جهان را پر صدا خواهيم كرد



(سروي)



در دفتر آزادي، نام تو به خون ثبت است

شد ثبت به هر دفتر با خون تو عنوان ها




(دكتر ناظرزاده كرماني)



به رادمردي و مردانگي و جانبازي

حسين رهبر آزادگان دنيا شد



(دكتر رسا)



درس آزادي از آن رو ساخت تؤام با عمل

تا خيانت پيشگان را در جهان رسوا كند



(شاهد)



آنكه از مكتب آزادگيش درس آموخت

پيش آمال ستمگر ز چه تسليم شود



(سرشگ)



نه بقا گرد ستمگر نه بجا ماند ستم

ظالم از دست شد و پايه ي مظلوم بجا است



(فؤاد كرماني)



مظهر ناموس و غيرت آيت مردانگي

كي شود تسليم حكم غاصب بيدادگر



(دكتر قاسم رسا)



تا قيامت قطع استبداد كرد

موج خون او چمن ايجاد كرد



(اقبال پاكستاني)



اعلاميه از قتلگه كرب و بلا داد

يا زينب و سجاد سوي شام فرستاد






اين جمله ز خون بود در آن نشريه مسطور

بايد بشر از قيد اسارت بود آزاد



(استاد بصير)



گذشت از سر فرزند و مال و جان و برادر

چه ديد مي نتواند گذشت از سر دينش



(صائب بروجردي)



آن بساطي را كه گستردند عمري شاميان

نيم روز آن شه به دست كربلا برچيد و رفت



(فائض اصفهاني)



كرد رائج در جهان آئين عدل و داد را

ساخت ويران از شهامت كاخ استبداد را



(سروي)

اين هم آخرين شعري كه روحيه ي حسين را معرفي مي كند:



چون بساط ظلم را برچيدن آئين من است

جان فدا كردن به راه دين حق دين من است



(سروي)

اين دو شعر هم درباره ي زينب:



خطبه اي غرا بيان فرمود در كاخ يزيد

كاخ استبداد را از ريشه ويران كرد و رفت



(سروي)




زان خطابش عهدهاي كهنه را تجديد كرد

پور سفيان را ز قهر ذات حق تهديد كرد



هان بدان اين سلطنت از بهر تو پاينده نيست

هم ترا اين قدرت امروز در آينده نيست



(سروي)

گاندي، مصلح بزرگ هند مي گويد: من براي مردم هند چيز تازه اي نياوردم، فقط نتيجه اي كه از مطالعات و تحقيقاتم درباره ي تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم ارمغان ملت هند كردم؛ اگر بخواهيم هند را نجات بدهيم واجب است همان راهي را بپيماييم كه حسين بن علي پيمود (مقدمه ي حماسه ي خورشيد).

محمد علي جناح، مؤسس پاكستان مي گويد: هيچ نمونه اي از شجاعت بهتر از آنكه امام حسين از لحاظ فداكاري و تهور نشان داد، در عالم پيدا نمي شود، به عقيده ي من تمام مسلمين بايد از سرمشق اين شهيدي كه خود را در سرزمين عراق قربان كرد پيروي نمايند (شماره ي سوم، سال دوم، نور دانش، ص 96).

واشينگتن ايرونيك، مورخ آمريكايي، مي گويد: براي امام حسين ممكن بود كه زندگي خود را با تسليم شدن به اراده ي يزيد نجات بخشد، ليكن مسئوليت پيشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمي داد كه او يزيد را به عنوان خلافت بشناسد، او بزودي خود را براي قبول هر ناراحتي و فشاري به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بني اميه آماده ساخت.


در زير آفتاب سوزان سرزميني خشك، و در روي ريگهاي تفتيده عربستان روح حسين فناناپذير برپا است، اي پهلوان و اي نمونه ي شجاعت و اي شهسوار من اي حسين (شماره سوم، سال دوم، نور دانش، ص 96) نقل از حسين پيشواي انسانها.

موضوعي را كه در خاتمه لازم است يادآور شوم آنكه چون هر انساني كم و بيش گرفتار اشتباه بوده، مخصوصا در كارهايي كه با عجله و سرعت انجام مي گيرد، و ما هم از اين قانون مستثني نبوده، ممكن است اشتباهاتي در اين جزوه داشته باشيم، چون در فرصت هاي تعطيلي محرم و صفر و رمضان سال گذشته با داشتن مشاغل ديگر تنظيم شده لذا از راهنمايي و يادآوري دانشمندان گرامي و خوانندگان عزيز خوشوقت شده تشكر مي كنيم.

خدا را شكر كه توفيق نگارش اين جزوه را عنايت فرموده، اميد است مقبول پيشگاه مقدس حسين (ع) قرار گيرد.

بهمن 1343

قم - محمد يزدي