بازگشت

حسين به مقدسين جواب مي گويد


آقاي مقدس! آقاي متشرع! مؤمني كه دلت به حال اسلام سوخته و مي گويي وجود ناقص به از عدم صرف است! بحث، بحث امر به معروف و نهي از منكر نيست، موضوع، موضوع فراهم بودن و نبودن شرايط تكليف نيست، اگر شما خود كمي دقت كني، از عنوان مسئله هم مطلب را درك خواهي كرد، معروفي كه عمل نشود اما معروف شناخته شود بايد امر كرد، يعني احكام واجب الهي كه ترك شود اما واجب بدانند بايد امر كرد، منكري كه مرتكب شوند اما منكر بشناسد بايد نهي كرد، يعني اگر معاصي و گناهان را مرتكب شوند اما قبول داشته باشند كه گناه و منكر است بايد نهي كرد، و در اين زمينه ها بايد شرايط امر به معروف و نهي از منكر را رعايت نمود.

اما اگر بخواهند معروف را منكر، يا منكر را معروف كنند، يعني حلال را حرام يا حرام را حلال، اينجا ديگر بحث عمل نيست تا امر يا نهي شود، بحث قانون است، موضوع بدعت است، بدعت در دين گذاردن غير از ترك معروف و يا ارتكاب منكر است.

آقاي مقدس! برنامه ي يزيد با حسابي كه قبلا گفته شد به مسئله بدعت منتهي مي شود، يعني در آينده خواهند گفت اسلام چنين و چنان است به اين دليل كه خليفة المسلمين و به دنبالش مسلمين عمل كردند و كسي مخالفت نكرد.


در مسئله ي ظهور بدعت، حديث «فعلي العالم ان يظهر علمه» را بايد خواند، نه جمله «التقية ديني و دين آبائي».

در مكتب اسلام چنين است كه اگر قانون ثابت الهي مورد دستبرد قرار گيرد، بر هر عالمي است بگويد و مخالفت كند، ورنه آماده باشد تا لجام هاي آتشين بر دهانش فروبندند [1] .

اين هم جواب مقدس منشها.

اينجا ديگر بحث را با يك مسئله كوتاه علمي ختم مي كنيم.


پاورقي

[1] به حديثي که حسين بن علي از جدش رسول خدا براي مردم کوفه در نامه نوشت مراجعه کنيد، ص 148، سطر 9.