بازگشت

قضاوت شما


خواننده گرامي! حالا مي توانيد به خوبي قضاوت كنيد كه چرا حسين، زن و بچه همراه آورد!! چرا حضرتش در يك سفري كه هم خود پيش بيني مي كرد، و هم تمام رفقا و دوستانش تذكر دادند كه خطرناك بوده و ممكن است كار به جاهاي باريك، برسد، يك مشت زن و بچه را همراه برد!! حال مي توانيد بفهميد كه چرا حسين به نصيحت و اندرز دوستانش اعتنا نكرده و آنان را با جواب هاي مختلف و متناسبي ساكت نموده، و با


خانواده خود رو به يك چنين سفر خطرناكي گذارد!!.

اين همين زن و بچه بودند كه توانستند از فرصت هاي زودگذر، بهترين استفاده را كرده و توده مردم را به هدف اصلي حسين عليه السلام آشنا كنند.

اين همين زينب، خواهر بزرگ، و بزرگترين زنان قافله بود كه توانست شهر كوفه را دربست تحت تأثير گذارده و فرمانداري عراق را محكوم كند.

اين همين زينب و دنبال او خواهر كوچكتر و بعد فرزند برادرش بودند كه توانستند با آن سخراني هاي پي درپي، تمام تبليغات شوم يزيد و ابن زياد را خنثي كرده و جناياتشان را برملا سازند.

اگر اين زن و بچه همراه حسين نباشند، در صورت شكست و كشته شدن، كوچكترين ثمري از اين مبارزه گرفته نخواهد شد.

اين زن و بچه بايد همراه باشند، اگر با فتح و پيروزي روبرو شديم چه بهتر وگرنه آنها بتوانند تمام هدف ما را بحث و تشريح كرده و مبارزه را به ثمر برسانند.

اين همين زن و بچه هستند كه مي توانند در حساس ترين مراكز حكومت غاصبانه يزيد از فرصت استفاده كرده و با شهامت كامل حقايق را بيان كنند.

اين همين زينب است كه با كلمات صريح و قاطع خود مي تواند مغز مجلسيان يزيد را تسخير كرده، و روبروي يزد تمام جناياتش را روي پرده بريزد.


اين همين خواهر بزرگ حسين عليه السلام، دختر علي عليه السلام است كه با ديدن آن همه مصيبت و پيمودن آن راه طولاني اسارت، مجلس شاهانه، او را نگرفته، و با نهايت شهامت مي تواند تمام حقايق را بيان كرده و افكار و عقايد اشخاص را تكان داده، و در حقيقت پايه هاي حكومت جابرانه يزيد را لرزانده، و مبارزه ما را به ثمر برساند.

حالا تصديق مي كنيد معني جمله اي كه حسين فرمود چيست؟ حالا اعتراف مي كنيد اينكه حسين در جواب برادرش محمد بن حنفيه مي گويد:

خواب ديده ام كه بايد اين زن و بچه اسير شوند، چه تعبيري دارد؟!.

زينب را به اين دليل همراه مي بريم كه بر فرض شكست، در طول راه از كربلا تا مدينه، با استفاده از فرصت ها، دنياي اسلام را متوجه كرده و با بحث و تشريح جنايات حكومت جابرانه ي يزيد، موجبات واژگون شدن بنيان استبداد و ستمگري را فراهم نموده، و بالنتيجه اسلام و مسلمين را از چنگ خودخواهان نجات بخشيده، تا نواميس الهي جاي خود را در اجتماعات آزاد باز كنند.

هدف اصلي، نجات بخشيدن اسلام است از سقوط، با سقوط اساس استبداد و ستمگري حكومت بني اميه، رسيدن به اين هدف گران و سنگين بوده، اما ارزش واقعي آن، تمام مصيبت ها را آسان مي كند، صحيح است كه در راه رسيدن به اين هدف بايد شهيد شد، كشته بايد داد، به اسارت بايد رفت، اما چاره ديگري وجود ندارد، جز چشم پوشي از اساس اسلام، آن هم غير ممكن است، شهيد مي شويم، كشته مي دهيم، به اسارت


مي رويم، دير يا زود به نتيجه خواهيم رسيد.

خواننده گرامي! كلمات زينب را يك بار ديگر مراجعه كنيد، اطراف جملات منطقي و مستدل او فكر كنيد و ببينيد آيا راستي مي توان گفت:

اين زينب است كه با اين منطق نافذ و سخنان قاطع خود، نه تنها قلوب رجال و شخصيت هاي كشوري و لشكري را تكان داد، بلكه مغز يزيد را هم لرزاند!.

واقعا مي توان ادعا كرد كه اين كلمات مستدل و اساسي زينب بود كه نه تنها رژيم سياست يزيد را از همان موقع تحت تأثير گذاشت، بلكه براي حسين و هدف مقدس او در مغزها و افكار جاي شايسته اي باز كرد!.

جدا بايد گفت تمام شورشهايي كه بعدا بر عليه دستگاه حاكمه يزيد به وجود آمد، و به تدريج حكومت بني اميه را منقرض كرد، از شهادت حسين كه اسرار و رموز آن را زينب كبري برملا ساخت ريشه مي گيرد، و به عبارت ساده تر بايد گفت: منطق زينب در نجات اسلام از دست حكومت خودسرانه بني اميه دنباله شهادت برادرش حسين و حوادث ديگر، سهم بزرگي داشت.

آري، اين نتايج را، آن روز نمي شد به دوستان حسيني بفهماني، اين اسرار را، آن روز و در آن شرايط نمي توانستند درك كنند، اما گذشت زمان كه حقايق را آشكار مي كند، نشان داد كه حسين بن علي عليه السلام با همراه بردن زن و بچه، يك پيش بيني دقيقي داشته كه بدون آن ممكن بود تمام زحمات، بدون نتيجه بماند.