اين قافله از راه ايستاد، تا قافله بشريت را در طريق تكامل به راه اندازد.اين قافله گرفتار راهزنان انسانيت شده و در بيابان بي آب و آبادي


فرود آمد، تا قافله بشريت را در زندگي و سعادت از چنگ راهزنان استعمارطلب و حكومت خواه نجات بخشد.

اين قافله در سرزمين بي آب و آبادي فرود آمد، تا سرزمين هاي زندگي اجتماعي بشري را با خون خود آبياري كرده و براي هميشه خرم و گلگون رنگ نگهدارد.

اين قافله در بياباني فرود آمد تا نسل هاي بشري را در قلب عمران و آبادي هاي آزاد فرود آورد.

اين قافله خود را از زندگي محروم ساخت تا بشريت را از چنگ ستمگران نجات داده به زندگي و سعادت واقعيشان برساند.

رهبر اين قافله فرياد زد من به جنگ و خونريزي ابتدا نمي كنم تا دست خونخواران وحشي را از گلوي ملت هاي ضعيف باز دارد.

و بالاخره اين قافله از همه چيز خود گذشت تا بشريت را در سايه تعاليم عاليه اسلام از چنگ استبداد نجات بخشيده به همه چيز برساند.