بازگشت

نماينده يزيد به كوفه مي رود


نامه مسلم، حسين بن علي عليه السلام را از مكه حركت داد، نامه دوستان يزيد هم ابن زياد را از بصره، اين دو قطب مخالف به هم نزديك


مي شوند، اين دو نيروي متضاد به عزم يك نقطه به راه افتاده اند؛ باز هم حق و باطل به ميدان نبرد مي آيند، باز هم جنگ استعمار و ستمگري با حريت و آزادي خواهي شروع مي شود، و بالأخره زمينه مبارزه كفر و ايمان دوباره فراهم مي گردد (تا براي چندين هزارمين بار در تاريخ زندگي بشري ثابت شود كه عاقبت، حق و آزادي پيروز است و باطل و استعمار شكست خورده).

ابن زياد از دستگاه هاي مجهزي كه در اختيار دارد استفاده كرده و اوضاع عمومي كوفه را مطلع شده و منزل به منزل نزديك مي شود.

حسين بن علي عليه السلام هم مكه را به عزم كوفه ترك گفته و آهسته آهسته رو به هدفي پيش مي تازد، آهستگي و ملايمت حسيني عللي دارد، باشد كه ايام حج بگذرد و كساني به او بپيوندند، شايد كه از كوفه اطلاع تازه اي رسيده، نامه مسلم را تأييد كند.