مسلم با در دست داشتن اين نامه وارد كوفه شد [1] ، يكسر به خانه ي سالم پسر مسيب كه از بزرگان دوستان حسيني بود رفت؛ خبر ورود مسلم بسرعت در كوفه منتشر شد، دوستان حسيني پس از اطلاع از نامه ي حضرتش با يك استقبال بي سابقه اي با وي بيعت كردند، او را طي تشريفاتي به مسجد بردند و روز به روز شماره ي دوستان و بيعت كنندگان اضافه مي شد.

عكس العملي كه فرماندار كوفه نشان داد، تنها يك سخنراني موعظه آميزي بود كه در مسجد ايراد كرد، و مردم را از طرفداري حسين و مسلم بر حذر داشت.