بازگشت

كوفه از حسين دعوت مي كند


جلسه ختم، و نامه هاي شخصيت هاي بزرگ شيعه به حسين بن علي عليه السلام يكي پس از ديگري نوشته شد.

خبر اين جلسه، و گفتگوهاي اعضاء آن در شهر منتشر، و كم كم اكثريت مردم از اين پيشنهاد خوششان آمده، و هر كس سرش به كلاهش مي ارزيد يك نامه به حسين بن علي عليه السلام نوشته، و سپس طومارهايي كه داراي امضاء زيادي بود تنظيم، و بالاخره سيل نامه و طومار كه با جملات تلگرافي، خطابي، شعري، و حتي برهاني نوشته شده بود به طرف مكه سرازير شد [1] .

بديهي است وابستگان به حكومت مركزي، آرام ننشسته و جريان را به فرماندار و مركز، گزارش دادند، اما تا اينجا عكس العملي ديده نشد. حسين بن علي عليه السلام در مكه اوضاع عمومي اسلام و مسلمين را مطالعه مي كند، اوضاع كشور اسلام را در شرايط كنوني مي سنجد، نامه ها را از كوفه دريافت داشته بايگاني مي كرد، مطالب آنها را با اطلاعاتي كه


از مدينه و از شام در اختيارش گذارده مي شد مي سنجيد، نامه ها بدون جواب مانده، و پيكها منتظر پاسخند.

حضرتش با خود فكر مي كند، و اقدامات ممكنه را كه اثربخش باشد مي سنجد، كدام يك به نتيجه نزديكتر، و اثربخش تر است؟!.


پاورقي

[1] طبق نقل سيد (ره)، آمار نامه‏هاي مردم کوفه، جمعا دوازده هزار بوده که قبل از همه نامه‏ي سليمان و مسيب و حبيب بود. از عجايب اين است که ديگر اين سليمان را با آن همه شور و شعف هيچ کجا نمي‏بينيم، نه در زندان ابن‏زياد نه در لشکر او، نه در طرفداران حسين (ع)، چرا بعد از شش ماه در نهضت توابين به اسم او برخورد مي‏کنيم.