بازگشت

حسين و امت گنه كار جدش


مي گويند: حسين بن علي عليه السلام براي امت گنه كار جدش كشته شده، او خود را به شهادت، و زن و و بچه اش را به اسارت كشيد تا پيروان جدش آمرزيده شده، خداوند از سر تقصير و گناهانشان درگذرد.

او كشته شد تا امت گنه كار جدش بتوانند به بهشت بروند.

مي گويند: حسين بن علي در آخرين لحظات زندگي فرموده است:

خداوندا! من به عهد خودم وفا كردم، تو هم به عهد خود وفا كن، من عهد كرده بودم، اصحاب و ياران بدهم، دادم، فرزند و برادر بدهم، دادم، زن و بچه بدهم، دادم، تو هم عهد كردي از سر تقصير امت گنه كار جدم درگذري!.

مي گويند: حسين بن علي عليه السلام كشته شد تا دوستانش قطره اشكي بريزند، و برات آزادي از آتش را گرفته يكسر به بهشت بروند.

مي گويند: اگر كسي در عزاي حضرتش گريه كند، يا به مقدار بال مگسي مژه چشمش تر شود، خداوند از تمام گناهانش درگذرد، گرچه به مقدار ريگ بيابانها و برگ درختان باشد.

مي گويند: حسين بن علي عليه السلام شفيع روز قيامت بوده، شهادتش موجب نجات و آمرزش گناهان است.

مي گويند:




اي شيعه تو را چه غم ز طوفان گناه

جائي كه سفينة النجاة است حسين [1] .



خوشبختانه جواب اين حرفهاي بي اساس، كاملا روشن و احتياجي به شرح و بسط ندارد.

اگر راستي حسين بن علي براي گنه كاران كشته شده است، آن هم با اين توسعه كه به مقدار بال مگسي مژه چشم تر شود، تمام گناهان آمرزيده گردد! نعوذ بالله، حضرتش وسيله پشت گرمي گنه كاران بوده و روحا از گناه و معصيت ترويج شده است، گناهي كه هر چه زياد باشد با يك قطره اشك آمرزيده مي شود، ارتكابش سهل است.

من فكر مي كنم، اين موضوع از چيزهايي است كه دست سياست براي رسيدن به هدف خود درست كرده تا مردم هدف اصلي حسين را گم كرده، و افكار حسيني به مغز خود راه نداده، اسباب زحمت ستمگران نشوند.

در آخرين لحظات زندگي حسين عليه السلام كي در كنارش بود جز


شمر كه گفتگوي حضرتش را درباره اين پيمان و عهد بشنود.

آيا شمر اين جملات را براي ما نقل كرده؟ يا دستي كه شمرها را درست كرده، روي كار مي آورند؟!.

اين چه حرفي است كه مي شود با گريه بر حسين برات آزادي از آتش گرفته يكسر و بدون حساب وارد بهشت شد؟!.

جهان آفرينش سر تا سرش حساب است، حسابي چنان دقيق و حساس كه مثقال و ذره آن گم نمي شود، چگونه كوهي را به كاهي مي بخشند، و مردمي بدون حساب به بهشت مي برند؟ [2] يك عمر انحراف، يك عمر مردم آزاري، حق مردم خوردن، مال مردم بردن، و همه جور گناه و معصيت مرتكب شدن، و بعد قطره اشكي ريختن و حساب همه را تصفيه كردن، با هيچ حسابي وفق نمي دهد!!.

مگر اسلام مسيحيت است كه مردم را تعميد كنند، و با يك سلسله مطالب خرافي و بي اساس، تمام لغزشها و خرابكاري هاي آنان را ببخشند؟!.

مگر آيين مقدس اسلام اسلام همچون مسيحيت امروز با اين در و دكانها زندگي مي كند كه افرادي با انجام دادن كارهاي خرافي سخت ترين گناه را ببخشند، و در برابر مبلغي ناچيز بزرگترين جنايتكار را به بهشت بفرستند؟!.

در اسلام، راه بهشت و سعادت دقيق و حساس و روشن است، از طريق


گريه و زاري و جيغ و داد به سعادت جاودان نمي توان رسيد.

در اسلام، توبه هر گفتن «استغفر الله» نيست، امور مالي با «استغفر الله» درست نمي شود، مال وقف خوردن، حق مردم بردن، براي ديگران پرونده ساختن، با كلمه استغفار جبران نمي گردد؟!

امور عبادي هم با «استغفر الله» اصلاح نمي شود، قضاي نمازها را بايد خواند، روزه ها را بايد گرفت، عمل حج بايد انجام داد، حقوق واجب الهي را بايد پرداخت، تا حسين و گريه بر حسين ثمري ببخشد.

و بالاخره اين حرف مسخره چيست كه مردم را سرگرم كرده اند و مي گويند: با گريه، همه گناهان آمرزيده مي شود، و حسين براي گريه كشته شد؟!.

ثوابهايي كه براي گريه بر حسين و يارانش در روايات معتبره ذكر شده، نه تعميد و توبه مردم است بلكه براي ترويج و تشويق جلسات حسيني، و فراموش نشدن اين فاجعه اسف انگيز و آموزنده است تا در سايه آن به هدفهاي عالي و مقدس حسيني آشنا شده، روح اسلام تشريح و ترويج گردد.

و اما رواياتي كه با اصول اعتقادي اسلام و امور كلي عقلي تطبيق نمي كند، همچون روايات ديگر جاها، اگر معتبر باشد حتما بايد توجيه و تأويل گردد.

و بطور خلاصه اين جواب، نارسا و غير قابل قبول است كه حسين براي گريه كردن و بهشتي شدن مردم كشته شده، يعني محرك و عامل


حضرتش بر اين قيام و مبارزه، ايجاد اين جلسات بوده كه جز گريه و زاري چيز ديگري در او نيست، و بهشتي شدن گنه كاران از اين راه!.

صحيح است كه حضرتش براي امت پيغمبر شهيد شده، درست است كه حسين بن علي براي بهشتي شدن مردم قيام كرده، اما نه از راه گريه و زاري.

صحيح است كه حسين بن علي شفيع روز قيامت است، اما نه براي كساني كه فقط گريه كرده يا آتشي براي مجلس عزاي حسين افروخته و سيگاري روشن كرده اند [3] .

صحيح است كه حسين بن علي سفينة النجاة است، نه تنها حسين بلكه خاندان پيغمبر همگي كشتي نجات هستند [4] ، اما نه براي كساني كه چون پسر نوح، يك عمر نافرماني كرده و فقط به اسم شيعه حسيني و پسر نوح بودن انتظار نجات دارند.

حسين بن علي كشته شد، تا راه بهشت را به مردم بياموزد، حضرتش كشته شده تا راه سعادت را به مردم ياد بدهد، حسين بن علي با يزيد و يزيديان، يعني با جهنميان مي جنگيد، حسي بن علي با كارهاي يزيد كه كار جهنميان مي جنگيد، حسين بن علي با كارهاي يزيد كه كار جهنميان بود مخالف بود، حضرتش كشته شد تا شرابخواري، قمار


بازي، انحرافات جنسي، مال مردم خوري، مردم آزاري، ستمگريها، حيف و ميلهاي بي حساب بيت المال مسلمين از بين برود.


پاورقي

[1] ممکن است گفته شود اين حرف‏ها که ارتباط به جواب سوال از علت قيام و مبارزه حسيني ندارد، بحث درباره علل قيام و پيدايش کربلا بود نه نتايج و فوايدي که بر آن مترتب است، لکن روشن است که علت غايي هميشه علت فاعلي فاعل است، يعني محرک هر انساني بر اقدام و به هر کار مي‏زند، بنابراين اگر نتيجه قيام حسيني را تنها ايجاد اين جلسات و گريه و زاري و گرفتن برات آزادي بدانيم، يعني محرک حسين بن علي همين معني بوده است و بس، در صورتي که به نظر ما اين نتايج آن مقداري که هست نتايج قهري است نه محرک و عامل و فاعل.

[2] مسأله حساب در قيامت بحث مفصلي است که در جاي خود حقيقت و معني آن گفته شده، اگر در بعضي از روايات مربوط ذکر شده است که کساني بي‏حساب به بهشت يا جنهم مي‏روند، منظور روشن بودن حساب است، نه نبودن آن.

[3] بحث شفاعت از نظر خاصه و عامه بسيار مبسوط و مفصل است، طالبين مي‏توانند به تفسير الميزان مراجعه کنند.

[4] طبق حديث مشهور نبوي که رسول اکرم فرمود: «مثل اهل بيتي کمثل سفينة نوح، من رکبها نجي و من تخلف عنها غرق».