بازگشت

داستان


يكي از دوستان و مؤمنين مِيْقانِ شاهرود به نام حاج حسين نقل مي كرد، در جاده شاهرود - تهران، راننده ايي ماشين او خراب شده بود و در بيابان مانده بود، من براي كمك به او ايستادم و او را در حل مشكلات ياري نمودم، سپس معلوم شد، از عرب هاي مدينه است، كه براي زيارت حضرت ثامن الائمه امام هشتم عليه السلام به مشهد قدم گذاشته است. پس او آدرس مدينه را داده و مرا دعوت نمود، روزگار گذشت؛ تا اين كه ما به حج مشرف شديم، او را در مدينةُ الرسول يافتيم، در آن سال خدمات زيادي آن آقاي عرب به زائرين كاروان ما ارائه نمود، كه قابل توجه بود. چه نيكو گفته اند:



تو نيكي مي كن و در دجله انداز

كه ايزد در بيابانت دهد باز