بازگشت

داستان


براي ايمان ده درجه است و سلمان فارسي در درجه دهم ايمان قرار داشت؛ و عالم به غيب، منايا (تعبير خواب)، بلايا و علم انساب بوده و از


تحفه هاي بهشتي در دنيا ميل كرده بود. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: هر وقت جبرئيل نازل مي شد، از جانب خداوند مي فرمود: سلام مرا به سلمان برسان.

براي ذكر نمونه از مقام ايماني و كمالات او بايد از ديداري كه ابوذر از سلمان نمود،نقل كنيم: وقتي جناب ابوذر بر سلمان وارد شد، در حالي كه ديگي روي آتش گذاشته بود، ساعتي با هم نشستند و حديث مي كردند؛ ناگاه ديگ از روي سه پايه غلطيد و سرنگون شد و چيزي از آن نريخت. سلمان آن را برداشت و به جاي خود گذاشت، باز زماني نگذشت، كه دوباره سرنگون شد و چيزي از آن نريخت، ديگر بار سلمان آن را برداشت و به جاي خود گذاشت.

ابوذر وحشت زده از نزد سلمان بيرون شد و به فكر بود، كه در راه اميرالمؤمنين عليه السلام را ملاقات كرد و حكايت را نقل كرد.

حضرت فرمود: اي ابوذر اگر سلمان خبر دهد، تو را به آن چه مي داند، هر آينه خواهي گفت: «رَحَمَ اللَّهُ قاتَلَ سَلمان؛ خدا قاتل سلمان را رحمت كند». اي ابوذر! سلمان باب اللَّه در زمين است، هركه معرفت به حال او داشته باشد، مؤمن است و هركه او را انكار كند، كافر است. «سلمان مِنَّا اهل البيت؛ سلمان از ما اهل بيت عليهم السلام است. [1] .




مردي، به زور بازو و اندام و چهره نيست

مرد آن بود كه درد كسي را دوا كند




پاورقي

[1] منتهي الآمال 114:1.