بازگشت

اهداف قيام حسيني


حضرت امام حسين عليه السلام اهداف قيام خويش را بوسيله نامه ائي به بزرگان بصره نوشت و آن ها را جهت ياري خويش فرا خواند: «مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام الي مالِكِ بْنِ مِسمَعٍ، وَ الاَحْنَفِ بْنِ قَيْسٍ، وَ المُنْذِرِبْنِ جاروُدٍ، وَ مَسْعُودِ بنِ عَمْرٍو وَ قَيسِ بنِ الهَيتِم. سَلامٌ عَلَيكُم، اَمَّا بَعدُ فَاِنِّي اَدْعُوكُم اِلي اِحْيآءِ مَعالِمَ الْحَقَّ وَ اِماتَة البِدَعِ، فَاِنْ تُجيبُوا تَهْتَدُوا سُبُلَ الرَّشادِ». [1] درود بر شما، اما بعد، به درستي كه من شما را به جهت زنده كردن پايه هاي دين و مرگ و نابودي بدعت هايي (كه گذشتگان پايه گزاري نمودند، دعوت مي نمايم). اگر اجابت نموديد، به راه رشد هدايت شده ايد».


حضرت امام حسين عليه السلام در نامه ائي به برادرش محمد حنيفه بعد از شهادت به توحيد و رسالت حضرت خاتم الانبياء صلي الله عليه وآله وسلم و شهادت به حقانيت بهشت و جهنم و خارج شدن از قبرها و آمدن قيامت نوشت:«وَ اِنّي لَم اَخرُجْ اَشَراً و لا بَطَراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلبِ الاِصلاحِ فِي اُمَّةِ جَدّي، وَ شيعَة اَبي عَليّ بن ابيطالب اَن آمَرَ بِالمَعرُوف وَ اَنْهي عَنِ المُنْكَرِ وَ اَسيرُ بَسيرَةِ جَدّي وَ اَبي؛ [2] به درستي كه من به عنوان شرارت و سركشي و فساد نمودن و ظلم كردن از [مدينة الرسول خارج نشدم. همانا به درستي كه براي طلب اصلاح در امت جدم و شيعيان پدرم علي بن ابيطالب عليه السلام خارج شدم، براي اين كه امر به معروف و نهي از منكر نمايم. و در مسير و روش جدم و پدرم حركت كنم».

در ادامه حضرت فرمود: «فَمَنْ قَبِلَني بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ اَوْلي بِالْحَقِّ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَيَّ هذا اَصْبِرُ حَتّي يَقْضي اللَّهُ بَيْني وَ بَيْنَ الْقَومِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَيْرُ الحاكِمينَ؛ [3] پس كسي كه از من پذيرفت با پذيرفتن حق [مطلوب حاصل شده] پس خداوند سزاوارتر به حق است و كسي كه بر عليه من [مطالب را] رد كند. من صبر مي كنم تا خداوند بين من و قومم به حق قضاوت نمايد. و او بهترين حكم كنندگان است».


حضرت علي عليه السلام، امير بيان، اهداف قيام را اين گونه بيان مي نمايد: «اَللهُمَّ اِنَّكَ تَعلَمُ اَنَّهُ لَمْ يَكُنِ الّذي كَانَ مِنّا تَنافُسَاً في سُلطانٍ و لا اِلِتمَاسُ شئٍ مِن فُضُولِ الحُطَامِ؛ [4] خدايا به درستي كه مي داني، از جانب ما اشتياقي به سلطنت و حكومت نمي باشد و ما در خواستي براي چيزي از بهره هاي دنيا نداريم». حضرت علي عليه السلام در ادامه بيانات خويش مي فرمايد: «وَ لكِن لِبَزِزَ المَعالِمَ مِن دينِكَ وَ نُظهِرَ الاِصلاحَ فِي بِلادِكَ فَيَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِكَ وَ تُقَامَ المُعَطَّلَةُ مِن حُدُودِكَ؛ [5] قيام براي اين كه پايه هاي دين تو (اي خدا) آشكار شود و اصلاح را در شهرهاي تو ظاهر نماييم، تا ستمديدگان از بندگان تو در امان باشند و حدود و احكام تو تعطيل نگردد».

آري اين ها بيان اهداف نهضت علوي و حسيني بود. كه در جهت اصلاح جامعه و زدودن مفاسد اجتماعي و حاكم نمودن اخلاق زيباي انساني، نجات دادن محرومين و مظلومين از زير ستم و چكمه ظالمين و زنده نمودن حدود الهي و ديني و ريشه كن كردن رفتارها و كارهاي حرام شرعي و عقلي و عرفي، همه اين ها در جهت تحقق آرمان هاي رسالت حسيني و علوي مي باشند.



پاورقي

[1] نهج الشهاده، ص 276.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 328.

[3] بحار الانوار، ج 44، ص 330.

[4] بحار، ج 67، ص 79.

[5] نهج البلاغه، صبحي صالح، خ 131.