بازگشت

امام حسين و هجوم فرهنگي


مستكبرين در جهانِ امروز، بعد از ناكام ماندن جنگ هاي گرم عليه ملت ها و مليت ها و بي ارزش شدن سلاح هاي مدرن روز، وارد جنگ سرد و حمله به اهداف اعتقادي، فكري و ديني مردم و جوامع بشري شده اند، اين مهم را نه امروز، بلكه قرن ها قبل، اسلام و رهبران الهي در بيانات نوراني خويش روشن نموده و آن را در بالاترين درجه اهميت قرار داده و سنگربانان و مدافعان اين هجوم را در صدر حاميان دين شمرده و عمل و دفاع آن مرز بانان سنگرهاي انديشه و اعتقاد را از مهمترين اعمال و با فضيلت ترين رفتار در مقابل دشمنان حق و عدل بيان كرده اند.


حضرت امام حسين عليه السلام فرمود:«ما كَفَلَ لَنا يَتيماً قَطَعَتْهُ عَنَّا مَحنَتُنا بَاسْتِتارِنا فَواساهُ مِن عُلوُمِنا الَتي سَقَطَتْ اِلاَّ قالَ اللَّه تعالي لَهُ يا اَيُّهَا الْعَبْدُ المُواسياَنا اَولي بِهذالْكَرَمِ اِجْعَلوُالَهُ يا مَلائِكَتي فِي الجَنانْ بِعَدَدِ كُلِّ حَرْفٍ عَلَّمَهُ اَلْفَ اَلْفَ قَصرٍ وَ ضَمُّوا الَيْها ما يَليقُ بِها مِنْ سائِرِ النِّعَمِ؛ [1] افرادي، عهده دار مسئوليت يتيماني نمي شوند، كه به سبب مشكلات از علوم ما محجوب شده اند. پس آن ها را كه از علوم ما فاصله گرفته اند بهره مي دهند، تا آن يتيم را ارشاد و هدايت نمايند. مگر اينكه خداوند [درباره اين يتيم نوازي و نجات دادن آن ها از ضعف فرهنگي و آشنا كردن آن ها، به علوم اهل بيت عليهم السلام] براي آن بنده مي فرمايد: اي بنده خدمتگزارم! من به اين كرامت سزاوارم، كه هديه تو را در اين يتيم نوازي بدهم. اي ملائكه! براي اين بنده يتيم نواز فرهنگي، فكري و اعتقادي من در بهشت به عدد هر حرفي از علومي كه به انسان ها ياد داده است، هزار هزار قصر قرار بدهيد و هر چه اين قصرها از وسايل و نعمت ها، حور و غلام نياز دارد، به آن ها بيفزاييد».

بله! اين فرد نجات دهنده انسان هايي است، كه پدر و رهبر ديني ندارند و از علوم الهي بهره مند نيستند. اين دليل؛ اصل نياز مربي و رهبر، امام و مرشد را براي يتيمان معنوي، ديني و روحي ثابت مي كند؛ لذا نبايد آن ها را آزاد و رها گذاشت؛ بلكه بايد آن ها را زير چتر و پوشش فكري،


اعتقادي و عملي قرار داد؛ زيرا اين كفالت اعتقادي، از نظام ارزشي اسلام است. در حكومت اسلامي بايد تمام مسئولين و قواي سه گانه، بلكه همه مردم در جهت رشد فرهنگي و ديني جامعه بكوشند، تا مصداق يتيم نوازي مذكور قرار گيرند.

امام حسين عليه السلام فرمود: «اَيُّهُما اَحَبُّ اِلَيكَ رَجُلٌ يَرُومُ قَتلَ مِسكينٍ قد ضَعُفَ تُنقِذُ مِنْ يِدِه و ناصبٌ يُريدُ اِضلالَ مِسكينِ مُؤمِنٍ مِن ضُعَفاءِ شيعَتِنا تُفْتَحُ عَلَيهِ ما يَمتَنِعُ بِه يَقمِحُهُ و يَكسُرُه بِحُجَجِ اللَّه تعالي؛ [2] كدام يك از دو نفر كه مورد هجوم قرار گرفته اند، نجاتشان نزد شما محبوب تر است؟ آيا انسان ضعيفي كه مورد حمله جاني قرار گرفته يا نجات مؤمن مستضعف فكري و اعتقادي كه مورد حمله اعتقادي قرار گرفته و او را از مسير حق گمراه مي كند؟

حضرت در مورد حملات فرهنگي تمام گروه هاي باطل فرمود: «بَل اِنقاذُ هذا المِسكِينِ المُؤمِن مِن يَدِ هذا النّاصِب؛ بله، نجات اين بيچاره مؤمن كه در دست ناصبي گمراه گرفتار شده، نزد من محبوب تر است. سپس امام حسين عليه السلام به آيه قرآن استشهاد نمود: «مَن اَحياها فَكَانَّما اَحيا النّاسَ جَميعاً» مَن احَياها اَوْ اَرشَدَها مِن كُفرٍ اِلي ايمانٍ فَكَانَّما اَحيا النّاسَ جَميعاً؛ كسي كه انساني را از جهت فكري و اعتقادي زنده كند، گويا همه مردم را زنده كرده است، كسي كه او را هدايت و ارشاد كند و از


كفر به سوي ايمان ببرد گويا مانند فردي است، كه همه مردم زنده كرده است».

اين بيان، اهميت كار فرهنگي و امر به معروف و نهي از منكر و نجات انسان ها را از حملات اعتقادي و ايماني روشن تر مي نمايد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «عُلَماءُ شيعَتِنا مَرابِطُونَ بِالثِغرِ الذي يَلي اِبليسُ وَ عَفاريتُه يَمنَعُونَهُم عَنِ الخُرُوجِ عَلَي ضُعَفاءِ شيعَتِنا وَ عَن اَنْ يَتَسَلَّطَ عَلَيهِم اِبليسُ وَ شيعَتُهُ النَّواصِب اَلا فَمَن انتَصَب لِذلك مِن شِيعَتِنا كَانَ اَفضَلُ مِمَّن جَاهَدَ الرومَ وَ التُركَ وَ الخَزَر اَلفَ اَلفَ مَرَّةِ لاَنَّهُ يَدفَعُ عن اَديَانِ مُحِبينا و ذلِكَ يَدفَعُ عَن اَبدانِهِم؛ [3] علماي شيعه ما حافظان و نگهبانان مرزهايي هستند، كه شيطان و حمايت كنندگان او [تحت فرمانش] پشت آن مرزها براي حمله بر شيعيان نشسته اند. عالمان شيعه مانع حمله شياطين بر پيروان ضعيف ما هستند. [انسان در استضعاف فكري و اعتقادي، زود از دشمن فريب مي خورد] و علماي شيعه، مانع سلطه ابليس و پيروان، او بر شيعيان مي شوند، آگاه باشيد! شيعياني كه براي اين امر منصوب شدند، با فضيلت تر از كساني هستند، كه با روم، ترك و خزر [4] ، هزار هزار مرتبه جهاد كردند؛ براي اين كه آن عالم شيعه از دينِ دوستان ما دفاع مي كند و اين جهاد كننده از بدن ها و جسم دوستان ما دفاع مي نمايد».


حضرت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: «وَ الَّذي نَفسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِه لَعالمٌ واحدٌ اَشَدُّ عَلي اِبْليس مِن اَلْفِ عابِد لاَنَّ العابِدَ لِنَفسِهِ و العالِمُ لِغَيرِهِ؛ [5] به خدايي كه جان محمد صلي الله عليه وآله وسلم در دست او است، يك عالم الهي وجودش بر ضد شيطان از هزار نفر پرستش كننده [= كسي كه فقط اهل نماز و ذكر است] قوي تر است؛ براي اين كه عبادت كننده كارش براي خود او است؛ ولي دانشمندان براي ديگران هستند».



صبحي چه پاك و روشن در آستين خود داشت

غوغاي سربداران در شام آخر ما



زينب كه ميخروشد شيرانه بر ستمگر

ديگر چرا نگردد دنيا مسخر ما



پيغام انهدام دشمن فرا رسيده

اين را بخون نوشتند گلهاي پر پرما




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 2، ص 4.

[2] بحارالانوار، ج 2، ص 9.

[3] بحارالانوار، ج2، ص 5.

[4] طايفه‏ايي از اقوام آريايي که در قديم در ترکستان و سواحل غربي درياي خزر بوده و مذهب آن‏ها مسيحت بوده است و گروهي از آن‏ها به اسلام گرويده‏اند (فرهنگ عميد).

[5] کنزالعمال، ح 28908.