داستان
ابن عباس مي گويد: سلمان فارسي را در خواب ديدم، با تاجي از ياقوت و حلل بهشتي. پس، سؤال كردم، بعد از ايمان به خدا و رسول چه عملي را در بهشت افضل يافتي؟
گفت: بعد از ايمان به خدا و رسول، بهتر از دوستي علي بن ابي طالب عليه السلام و اقتدا به آن حضرت نيافتم. [1] .
اي دوست، پريشان پريشانم كن
مستم كن و محوم كن و ويرانم كن
يك شعله ز جلوه هاي شور انگيزت
در من زن و كوه آتش افشانم كن
پاورقي
[1] کبريت احمر، ص 121.