بازگشت

بيانات امام خميني در جمع گويندگان مذهبي


ملت ما از طفل شش ماهه تا پيرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا كرد و اين اقتداء به بزرگمرد تاريخ، حضرت سيدالشهداء عليهاالسلام است.

حضرت سيدالشهداء عليهاالسلام به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد. با اينكه از اول مي دانست كه در اين راه كه مي رود راهي است كه بايد همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا كند و اين عزيزان اسلام را براي اسلام قرباني كند، لكن عاقبتش را هم مي دانست. اگر نبود اين نهضت، نهضت حسين عليه السلام، يزيد و اتباع يزيد اسلام را وارونه به مردم نشان مي دادند و از اول، اينها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولياء اسلام حقد و حسد داشتند. سيدالشهداء با اين فداكاري كه كرد علاوه بر اينكه آنها را به شكست رساند و اندكي كه گذشت مردم متوجه شدند كه چه غائله اي و چه مصيبتي وارد شد و همين مصيبت موجب به هم خوردن اوضاع بني اميه شد، علاوه بر اين، در طول تاريخ آموخت به همه كه راه همين است. از قلت عدد نترسيد، عدد كار پيش نمي برد، كيفيت اعداد، كيفيت جهاد اعداء مقابل اعداء آن


است كه كار را پيش مي برد. افراد ممكن است خيلي زياد باشند، لكن در كيفيت ناقص باشند يا پوچ و افراد ممكن است كم باشند، لكن در كيفيت توانا باشند و سرافراز.

قدرتهاي بزرگ دنيا و آنهايي كه در بلوك شرق و غرب هستند، با انقلاب ما دشمن باشند، گو اينكه همه رسانه هاي گروهي دنيا بر ضد اين نهضت قلم فرسايي كنند و دروغ پردازي، آنچه حقيقت است روشن خواهد بود و روشن خواهد شد و آن روزي هم كه حضرت سيدالشهداء را مظلوم شهيد كردند، بعضي از اشخاصي كه بودند، او را به اسم خارجي و اينكه در حكومت حق وقت، قيام كرده است، اين طور معرفي كردند. لكن نور خدا مي درخشد و خواهد درخشيد و عالم را خواهد از نور پر كرد.

تكليف ما در آستانه شهر محرم الحرام چيست؟ تكليف علماي اعلام و خطباي معظم در اين شهر چيست؟ در اين شهر محرم، تكليف ساير قشرهاي ملت چي هست؟ سيدالشهداء و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تكليف را، فداكاري در ميدان، تبليغ در خارج ميدان. همان مقداري كه فداكاري حضرت، ارزش پيش خداي تبارك و تعالي دارد و در پيشبرد نهضت حسين عليه السلام كمك كرده است، خطبه هاي حضرت سجاد عليه السلام و حضرت زينب عليهاالسلام هم به همان مقدار يا قريب آن مقدار تأثير داشته است. آنها به ما فهماندند كه در مقابل جائر، در مقابل حكومت جور نبايد زنها بترسند و نبايد مردها بترسند. در مقابل يزيد، حضرت زينب عليهاالسلام ايستاد و آن را همچو تحقير كرد كه


بني اميه در عمرشان همچو تحقيري نشنيده بودند و صحبتهايي كه در بين راه و در كوفه و در شام و اينها كردند و منبري كه حضرت سجاد عليه السلام رفت و واضح كرد به اينكه قضيه، قضيه مقابله غير حق با حق نيست، يعني ما را بد معرفي كرده اند، سيدالشهداء را مي خواستند معرفي كنند كه يك آدمي است كه در مقابل حكومت وقت، خليفه رسول الله صلي الله عليه و آله ايستاده است.

حضرت سجاد عليه السلام اين مطلب را در حضور جمع فاش كرد و حضرت زينب عليهاالسلام هم. امروز كشور ما هم به همين نحو است. تكليف ماها را حضرت سيدالشهداء معلوم كرده است، در ميدان جنگ از قلت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد. هر مقدار كه عظمت داشته باشد مقصود و ايده انسان، به همان مقدار بايد تحمل زحمت بكند. ما باز درست نمي توانيم ادراك كنيم كه حجم اين پيروزي چقدر است. دنيا بعد خواهد ادراك كرد كه اين پيروزي ملت ايران چه حجمي دارد. به همانم حجمي كه اين پيروزي دارد و اين مجاهدت همان حجمي را كه دارد، كه ازائش مصيبتها هم بايد حجم شان زياد باشد. ما نبايد متوقع باشيم كه همه قدرتها را دستشان را از منافعشان در اينجا و انشاءالله در منطقه كوتاه كرديم و متوقع اين باشيم كه هيچ صدمه اي به ما وارد نمي شود. ما نبايد متوقع باشيم كه با اين همه پيروزي، ما همين طور سالم خواهيم ماند. ما همين طور روزمره، همانطوري كه سابق بوده حالا هم بايد باشيم. تكليف همه روحانيون، چه خطبايي كه منبر تشريف مي برند، يا ائمه جمعه و جماعت و هر


كس كه با مردم سر و كار دارد و با آنها صحبت مي كند، اين است كه وضعيت قيام حضرت سيدالشهداء عليه السلام را به مردم درست بفهماند كه قيام براي چي بود، چه بود و با چه عده اي قيام شد و با تحمل چه مصايبي آن قيام به آخر رسيد، كه به آخر نخواهد رسيد.

اين را بايد همه گويندگان توجه بكنند و ما بايد همه متوجه اين معنا باشيم كه اگر قيام حضرت سيدالشهداء عليه السلام نبود، امروز هم ما نمي توانستيم پيروز بشويم. تمام اين وحدت كلمه اي كه مبدأ پيروزي ما شد، براي خاطر اين مجالس عزا و اين مجالس سوگواري و اين مجالس تبليغ و ترويج اسلام شد. سيد مظلوان يك وسيله اي فراهم كرد براي ملت كه بدون اينكه زحمت باشد براي ملت، مردم مجتمعند. اسلام مساجد را سنگر قرار داد و وسيله شد از باب اينكه از همين مساجد، از همين جمعيتها، از همين جمعات، از همين جمعه ها و جماعات، همه اموري كه اسلام را به پيش مي برد و قيام را به پيش مي برد مهيا باشد و بالخصوص حضرت سيدالشهداء عليه السلام از كار خودش به ما تعليم كرد كه در ميدان وضع بايد چه جور باشد و در خارج ميدان وضع چه جور باشد و بايد آنهايي كه اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بكنند و بايد آنهايي كه در پشت جبهه هستند چطور تبليغ بكنند. كيفيت مبارزه را، كيفيت اينكه مبارزه بين يك جمعيت كم با جمعيت زياد بايد چطور باشد، كيفيت اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدري كه همه جا را در دست دارد، با يك عده معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايي است كه حضرت


سيدالشهداء عليه السلام به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزندان عالي مقدار او هم فهماند كه بعد از اينكه آن مصيبت واقع شد بايد چه كرد، بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل شد؟ يا بايد همانطوري كه زينب عليهاالسلام در دنباله ي آن مصيبت بزرگي كه «تصغر عنده المصائب» ايستاد و در مقابل كفر و در مقابل زندقه صحبت كرد و هر جا موقع شد، مطلب را بيان كرد و حضرت علي بن الحسين عليه السلام با آن حال نقاهت، آنطور كه شايسته است، تبليغ كرد.

شما آقايان روحانيون و همه روحانيوني كه در كشور هستند همه مكلفند به اينكه اين نعمت خدا را، اين عطيه الهي را حفظ كنند و شكر اين نعمت را برآورند و شكر به اين است كه تبليغ كنند. آنچه كه سيدالشهداء عمل كرد آن ايده اي كه او داشت و آن راهي كه او رفت و آن پيروزي كه بعد از شهادت براي او حاصل شد و براي اسلام حاصل شد، به مردم روشن كنند و بفهمانند به همه كه مسأله مجاهده در راه اسلام آن است كه او كرد. مي دانست كه با يك عده قليل كمتر از صد نفر نمي شود مقابله با يك همچو ظالمي داراي همه چيز كرد.

شما بايد تبليغ كنيد آقا، محرم است، اين محرم را زنده نگه داريد. ما هر چه داريم از اين محرم است و از اين مجالس. مجالس تبليغ ما هم از محرم است، از اين قتل سيدالشهداء عليه السلام است و شهادت اوست. ما بايد به عميق اين شهادت و تأثير اين شهادت در عالم برسيم و توجه كنيم كه تأثير او امروز هم هست. اگر اين مجالس وعظ و خطابه و عزاداري و اجتماعات سوگواري نبود، كشور ما پيروز


نمي شد. همه در تحت بيرق امام حسين عليه السلام قيام كردند. الان هم مي بينيد كه در جبهه ها وقتي كه نشان مي دهند آنها را، همه با عشق امام حسين عليه السلام است كه دارند جبهه ها را گرم نگه مي دارند. لكن در اين اجتماعاتي كه در محرم و صفر مي شود و در ساير اوقات، مبلغين عزيز و علماي اعلام و خطباي معظم بايد مسائل روز را، مسائل سياسي را، مسائل اجتماعي را و تكليف مردم در يك همچو زماني كه گرفتار اين همه دشمن ما هستيم معين كنند، به مردم و به كشور بفهمانند كه ما در بين راه هستيم و بايد تا آخر راه انشاءالله بروم. ما با اين ترتيبي كه تاكنون بوده است كشور ما و افراد كشور ما بحمدالله حاضر بودند، با اين ترتيب اگر پيش برويم، آخر كارمان به پيروزي مطلق مي رسد، ليكن نبايد سست بشويم.

اين كشور ما كه قيام كرد، از اول هم كه قيام كرد جمهوري اسلامي و استقلال كامل و نه شرقي و نه غربي را اعلام به دنيا كرد و از اول اعلام كرد به دنيا كه ما نه تحت حمايت آمريكا و نه تحت حمايت شوروي و نه تحت حمايت هيچ قدرتي نيستيم. مائيم و تحت عنايات خداي تبارك و تعالي و پرچم توحيد كه همان پرچم امام حسين عليه السلام است. وقتي اين اعلام را شما به دنيا كرديد و معلوم است پشت سر اين اعلام، دنيا بر ضد شما خواهند قيام كرد.

از اول بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما هم همانطوري كه سيدالشهداء عليه السلام در مقابل آن همه جمعيت و آن همه اسلحه اي كه آنها داشتند قيام كرد تا شهيد شد، ما هم همين طور، ما هم براي شهادت


حاضريم. الان هم مي بينيد كه در عين حالي كه عده اي از بزرگان جمعه را از بين بردند، آنهايي كه الان هستند، تمام با روي گشاده اعلام مي كنند تا مرز شهادت، اين پست را داريم و حاضريم و همه بايد اين طور باشند. [1] .


پاورقي

[1] صحيفه نور، ج 17، ص 62.