بازگشت

پاسخ به يك سؤال


ممكن است در اينجا سؤال شود و «اگر حسين عليه السلام داراي چنين قدرت ملكوتي بود چرا در روز عاشورا، دشمنان را از روي اعجاز


نابود نكرد؟»

پاسخ اين سؤال را با توجه به امور زير درمي يابيم:

1- ماجراي حركت امام حسين عليه السلام و عاشوراي خونين، بر اساس امور عادي و اتمام حجت بود، تا روش حسين عليه السلام هميشه «اسوه و الگوي» مسلمانان باشد و به عبارت ديگر، با توجه به قانون «اهم و مهم» در اسلام، اهميت در ماجراي كربلا به همين وضع بود كه انجام شد، همانند جنگهاي پيامبر صلي الله عليه و آله و علي عليه السلام.

2- امام حسين عليه السلام درباره ي سركردگان دشمن نفرين كرد و طولي نكشيد چنانكه در تاريخ آمده، همه با بدترين وضع به جهنم واصل شدند. [1] و هيچكس از آنها به مراد نرسيد، جالب اينكه يزيد در سن جواني (حدود 38 سالگي در سال 64 هجري، 14 ربيع الاول) به جهنم واصل شده است، در نتيجه تمام ايام خلافت او سه سال و چند ماه بوده است، و ابن زياد فرماندار خونخوار او در روز عاشوراي سال 67 هجري در سن 39 سالگي به دست ابراهيم پسر رشيد مالك اشتر، به درك واصل شد و در همين سال مختار، ساير سركردگان دشمن را با شديدترين مجازات، به هلاكت رسانيد [2] آيا اعجاز بالاتر از اين؟!

3- به علاوه آگاهي در مواردي كه اقتضا مي كرد، امام حسين عليه السلام در همان لحظه، از امداد غيبي كمك گرفته و به اصطلاح معجزه از او سر


مي زد [3] به عنوان نمونه:

در روز عاشورا شخصي از طايفه ي تيم به نام «عبدالله بن جويره» نزد امام حسين عليه السلام آمد و جسورانه گفت: «اي حسين!» امام فرمود: چه مي خواهي؟ گفت: «مژده باد بر تو آتش دوزخ.»

امام حسين عليه السلام فرمود: «نه هرگز، من به حضور پروردگار آمرزنده مي رود، من شفاعت كننده ام و مردم بايد از من اطاعت كنند و از سعادتي به سعادت ديگر، رهسپار مي گردم، تو كيستي؟

او گفت: من پسر «جويره» هستم، امام عليه السلام دستهايش را بسوي آسمان بلند كرد، به طوري كه زير بغلش پيدا شد و عرض كرد: «خدايا اين شخص را به سوي آتش دوزخ روانه ساز.»

ابن جويره، خشمگين شد و به امام حمله كرد. پاي اسبش در گودالي فرو رفت و پاي او در ركاب اسب گير كرد و سرش رو به زمين آويزان شد و بعد اسب پا به فرار گذاشت و همچنان اسب مي دويد و سر او به سنگ و كلوخ و گياه زمين مي خورد، پا و رانش قطع گرديد، قسمتي از بدنش همچنان در ركاب است گير كرده بود تا به جهنم واصل شد. [4] .

با توجه به مطالب فوق، پاسخ سؤال فوق، روشن مي شود و مهم همان مطلب اول است كه امام همچون پيامبر صلي الله عليه و آله به روش عادي


و معمولي دست به انقلاب زد كه در اين صورت روش او، الگوي انسانها خواهد شد چنان كه آن حضرت در ضمن خطبه اي در منزلگاه «بيضه» كه براي سپاه حر ايراد كرد، فرمود: «و لكم في اسوة؛ بر شما است كه مرا اسوه قرار دهيد و از من پيروي كنيد.» [5] .


پاورقي

[1] اقتباس از ترجمه‏ي نفس المهموم، ص 360 به بعد - بحار، ج 45، ص 356 تا 370.

[2] همان مدرک.

[3] قرآن خواندن سر بريده‏ي امام حسين عليه‏السلام و موارد ديگر شبيه آن از قبيل است، که در راه کوبيدن دشمن و حمايت از حق، از امام حسين (ع) بروز کرد.

[4] بحار، ج 44، ص 187.

[5] ارشاد مفيد، ص 206- تاريخ طبري، ج 4، ص 325.