بازگشت

يك داستان شنيدني در تفسير آيه ي هلاكت


در تفسير «در المنثور» به طرق بسيار، از «اسلم بن أبي عمران» نقل


شده كه گفت: «ما در قسطنطنيه (اسلامبول فعلي در تركيه) بوديم، عقبة بن عامر با مردم مصر حضور داشتند و فضالة بن عبيد با مردم شام در آنجا بودند، لشكر عظيمي از روم (براي جنگ با مسلمانان) به ميدان آمدند، ما بي درنگ صفهاي خود را براي مقابله با آنها منظم كرديم، در اين ميان، مردي از مسلمانان به قلب لشكر روم زد تا اينكه وارد لشكر روم شد، مردم (جمعي از مسلمانان) فرياد زدند:«اين مرد با دست خود، خود را به هلاكت افكند.»

ابو ايوب انصاري (صحابي معروف) رسول خدا صلي الله عليه و آله برخاست و گفت: «اي مردم! شما اين آيه «و لا تلقوا بايديكم الي التهلكة» را پيش خود تأويل مي كنيد (يعني تفسير به رأي مي نماييد) اي آيه درباه ي ما «گروه انصار» نازل شده است، آنجا كه وقتي خداوند دينش را پيروز كرد و حاميان دين بسيار شدند، بعضي از ما در پنهاني، بي آنكه در حضور رسول خدا صلي الله عليه و آله باشد - به همديگر گفتيم: اموال ما به هدر رفت و خداوند متعال اسلام را عزيز و پيروز نمود و حاميان اسلام، بسيار شدند، پس اگر اموال خود را حفظ و اصلاح مي كرديم، اموالمان به هدر نمي رفت، در اين هنگام خداوند در رد گفتار (بيهوده ي محرمانه ي) ما اين آيه را نازل كرد: «و انفقوا في سبيل الله و لا تلقوا بايديكم الي التهلكة؛ و در راه خدا انفاق كنيد و خود را با دست خود به هلاكت نيفكنيد.»

بنابراين منظور از هلاكت، نگهداري اموال و اصلاح آن براي خود (و ترك انفاق مال براي جنگ) است. [1] .



پاورقي

[1] الميزان، ج 2، ص 74، به نقل از تفسير الدر المنثور.