بازگشت

هدف، احياي دين و نابودي بدعتها است


امام حسين عليه السلام در نامه اي به بزرگان بصره چنين نوشت:

سلام عليكم: اما بعد فاني ادعوكم الي احياء معالم الحق و اماتة البدع، فان تجيبوا تهتدوا سبل الرشاد؛ سلام بر شما! من شما را به زنده كردن نشانه هاي حق و نابودي بدعتها، دعوت مي كنم، اگر جواب مثبت داديد، به راه نجات و رستگاري هدايت مي شويد. [1] .


و در عبارت ديگر در ضمن نامه به بزرگان بصره مي نويسد:

فان السنة قد اميتت و ان البدعة قد احييت؛ سنت اسلام مرده بدعتها ضد اسلام زنده شده است. [2] .

يعني قيام ما براي زنده كردن سنتهاي اسلامي و نابود ساختن بدعتهاي ضد اسلام است.

كوتاه سخن آنكه: از اين عبارات كه گوشه هايي از گفتار مشروح امام عليه السلام مي باشد، استفاده مي شود كه عامل اصلي و مهم حركت انقلابي و نهضت تاريخي امام حسين عليه السلام «امر به معروف و نهي از منكر» تا سر حد شهادت بوده است.

و جنگ او و عزيزانش كه منجر به شهادت آنها شد، يك مرحله از مراحل نهي از منكر بود، كه نه تنها در آن عصر به زودي اثر حيات بخش خود را گذاشت، بلكه هر چه دنيا باقي است، اثر خود را بر افكار گذاشته و مي گذارد.

و اين شهادت طلبيها است كه موجب سرنگوني حكومتهاي ستمگر خواهد گرديد، اگر شهادت و نهضت جهاني امام حسين عليه السلام كه در كانال نهي از منكر انجام شد نبود، يزيد و يزيديان، همه ي سنتهاي اسلامي را پايمال كرده بودند.

امام حسين عليه السلام معتقد بود كه در شهادت قهرمانانه اش، پيروز


است، چرا كه در سايه ي آن، دين رسول خدا صلي الله عليه و آله احياء مي شود و بدعتها نابود مي گردد، و كار ستمگران و چپاولگران به افتضاح و رسوايي مي كشد.

همان گونه كه آن حضرت معتقد بود، چنين هم شد، چنانكه در روايات آمده، پس از مراجت امام سجاد عليه السلام به مدينه، شخصي به نام ابراهيم بن طلحه از آن حضرت پرسيد: «چه كسي پيروز شد؟»

امام عليه السلام در پاسخ او فرمود: «هنگامي كه وقت نماز شد و اذان و اقامه گفته شد، معلوم مي شود كه پيروز چه كسي است.» [3] .

منظور امام سجاد عليه السلام اين بود كه به هدف اين نهضت توجه شود، اگر اين نهضت نبود، نماز و ساير فرائض ترك مي شد و جاي آن را منكرات مي گرفت.

حضرت زينب عليهاالسلام شيرزن كربلا نيز در مجلس شهر دمشق در برابر يزيد، در ضمن خطبه ي آتشي خود به همين مطلب اشاره كرد و به يزيد فرمود: «هر چه سعي و تلاش داري بكن، ولي سوگند به خدا ياد ما از خاطره ها نمي رود و وحي ما نمي ميرد، تنها براي تو ننگ و عار مي ماند.» [4] .


پاورقي

[1] ناسخ‏التواريخ امام حسين (ع).

[2] تاريخ طبري، ج 4، ص 266.

[3] مقتل‏الحسين مقرم، ص 58.

[4] بحار، ج 45، ص 135.