ابن زياد نامه اي به اين مضموم براي امام حسين عليه السلام نوشت: «... به من خبر دادند كه تو به كربلا آمده اي و يزيد بن معاويه براي من نوشته است كه بر بستر نرم نخوابم و آرام نگيرم و غذاي سير نخورم تا تو را به خداي لطيف برسانم، يا آنكه به حكم من و يزيد درآيي - والسلام.»

وقتي نامه به دست امام عليه السلام رسيد و خواند، آن را به دور افكند و به نامه رسان فرمود: «نامه ي ابن زياد نزد من جواب ندارد.»

نامه رسان به كوفه بازگشت و ماجرا را به ابن زياد گزارش داد،: در اين وقت بود كه ابن زياد سخت، خشمگين شد و عمر سعد را كه علاقه ي فراوان به ملك و رياست ري داشت، طلبيد و او امير را و فرمانده ي لشگر كرد و قباله ي رياست ري را به نام او نوشت.

عمر سعد با چهار هزار نفر به سوي كربلا آمد و بعد ابن زياد براي او نامه نوشت كه كار را بر حسين عليه السلام و يارانش، سخت بگير و آب را از آنها منع كن.

روز هفتم به دستور عمر سعد آب را بر حسين عليه السلام و ياران و اهل بيت منع نمودند. [1] .