بازگشت

شهادت جانسوز حضرت مسلم


جنگ همچنان از صبح ادامه يافت، دشمنان به پشت بامها رفته، حضرت مسلم عليه السلام را سنگباران مي كردند و بعضي ني ها را آتش زده، به طرف آن حضرت مي ريختند، بدن عزيزش را آماج تيرها و زخمهاي نيزه و شمشير قرار دادند و سرانجام آن حضرت را دستگير كرده و به مقر فرمانداري نزد ابن زياد بردند.

بين مسلم عليه السلام و ابن زياد گفتگوي بسيار شد، حضرت وصيت خود را كرد، سرانجام به دستور ابن زياد، دژخيمان گرگ صفت او، آن حضرت به بالاي بام قصر فرمانداري بردند، حتي مهلتش نداند دو ركعت نماز بخواند، مردي شامي، سر آن حضرت را از بدن جدا كرد و از بالاي قصر به زمين افكند و سپس بدنش را به زمين انداختند.

هاني يار باوفاي حضرت مسلم عليه السلام را نيز در بازار كوفه به شهادت رساندند و سر او را از بدن جدا نمودند، پيكر پاك او و مسلم عليه السلام را در محله ي گوسفندفروشان به دار آويختند، در اين وقت، «قبيله ي مذحج» قيام كردند، پيكرها از بالاي دار گرفتند و با كمال احترام بر آنها نماز خوانده به خاك سپردند. [1] .

به اين ترتيب، مسلم عليه السلام آن يار باوفا و پسرعموي مورد اطمينان امام حسين عليه السلام و داماد علي عليه السلام، آن كسي كه امام حسين عليه السلام او را


«برادر خود» خواند، آن كسي كه شهادت مردانه اش آغاز و انفجار انقلاب عظيم حسين عليه السلام و طليعه ي نور ولايت رهبري بر قامت رساي اسلام و انقلاب اسلامي بود، قهرمانانه به شهادت رسيد.

شهادت او و يارانش همچون هاني و عبدالله بن يقطر و قيس بن مسهر و محمد بن كثير و پسرش، طلوع انفجار قيام و سر زدن نور ولايت بر ستيغ بلند انقلاب و آغازگر عاشوراي خونين و پيشتاز شهيدان كربلا بود، انقلابي كه به ابديت پيوست و هرگز فراموش نخواهد شد.

حضرت مسلم عليه السلام كه همراه امام حسين عليه السلام در روز سوم شعبان سال 60 به مكه وارد شد، در نيمه ي رمضان همان سال به سوي كوفه روانه گرديد.

و شب پنجم شوال سال 60 هجري وارد كوفه شد و در خانه ي مختار بن ابو عبيده ي ثقفي جاي گرفت و سپس در خانه هاي ديگران و در روز هشتم ذيحجه خروج كرد و روز نهم به شهادت رسيد. [2] .


پاورقي

[1] اقتباس از مقتل الحسين مقرم، ص 158 تا 178 - فرسان الهيجاء، ج 2، ص 70 تا 106- شرح زندگي حضرت مسلم (ع) را در کتاب «مسلم بن عقيل، پيشتاز شهيدان کربلا» (يکي از تأليفات نگارنده) بخوانيد.

[2] همان مدرک.