بازگشت

اخبار تازه ي ديگر


علاوه بر اين امور، در منزلگاه «زباله» عبدالله بن سليمان به حضور امام حسين عليه السلام رسيد و عرض كرد: «روز گذشته شخصي در بين راه به ما رسيد و از جاده منحرف شد، من از او پرسيدم از كوفه چه خبر؟ اخبار تازه اي گفت، اگر اجازه مي دهيد آشكارا بگويم وگرنه محرمانه بگويم.

امام حسين عليه السلام فرمود: «من چيزي از اصحاب خود پنهان نمي كنم، آشكارا بگو.» او عرض كرد: به من خبر داد كه حضرت


مسلم عليه السلام و هاني عليه السلام را كشتند و پيكر پاك آن دو را در كوچه و بازار كوفه مي كشاندند.

امام عليه السلام چند بار فرمودند: «انا لله و انا اليه راجعون؛ همه ي ما از خداييم و به سوي او بازمي گرديم.» سپس با فرزندان عقيل در رفتن و بازگشتن مشورت كرد، آنها گفتند سوگند به خدا بازنمي گرديم تا خون حضرت مسلم عليه السلام را مطالبه كنيم، امام عليه السلام نيز فرمود:

«لا خير في العيش بعد هؤلاء؛ بعد از اينها در زندگي خيري نيست.» [1] .

و بعضي مي نويسند: امام عليه السلام در منزلگاه «زرود» خبر شهادت حضرت مسلم عليه السلام و حضرت هاني عليه السلام را شنيد. [2] .

و در منزلگاه «شقوق» امام حسين عليه السلام مردي را كه از طرف كوفه مي آمد ديد و از او در مورد اوضاع كوفه پرسيد، او در پاسخ گفت: «مردم بر ضد شما اجتماع كرده اند.»

امام حسين عليه السلام فرمود: «امور در دست خدا است هر چه خدا خواست همان مي شود و پروردگار ما هر روز داراي شأن و ويژگي خاصي است.»

آنگاه اشعار معروف زير را خواند:



فان تكن الدنيا تعد نفيسة

فدار ثواب الله اعلي و انبل






و ان تكن الارزاق قسما مقدرا

فقلة حرث المرء في الكسب اجمل



و ان تكن الابدان للموت انشأت

فقتل امري بالسيف في الله افضل



يعني: «اگر دنيا (هر چند) خانه ي خالي به شمار آيد،

ولي خانه ي پاداش خدا (آخرت) بالاتر و بهتر است»

و اگر رزق و روزيها، بر اساس مقدرات الهي، تقسيم مي شود، پس حرص كم مرد براي كسب آن نيكوتر است.

و اگر بدنها براي مرگ ايجاد شده، پس كشته شدن با شمشير در راه خدا بهتر است.» [3] به اين ترتيب مي بينيم، امام حسين عليه السلام قدم به قدم از اوضاع كوفه آگاه مي شد و گفتار آن حضرت دليل روشني است كه حركتش براي مبارزه تا سر حد شهادت است.


پاورقي

[1] ارشاد مفيد، ص 204- بحار، ج 44، ص 373.

[2] لهوف سيد بن طاووس، ص 31.

[3] مقتل‏الحسين مقرم، ص 210- مقتل خوارزمي ج 1، ص 223.