بازگشت

اعتراض به عثمان


درزمان خلافت عثمان كه او در آغاز محرم سال 24 هجري بر مسند خلافت نشست و حدود 12 سال خلافت كرد، امام حسين عليه السلام دوران جواني را مي گذراند و همواره با پدر و برادر بود و هرگز خلافت عثمان را نپذيرفت و در فرصتهاي مناسب به آن اعتراض مي كرد، از جمله هنگامي كه عثمان ابوذر را تبعيد به ربذه كرد، با اينكه دستور اكيد داده بود كسي به بدرقه ابوذر نرود، علي عليه السلام همراه جمعي از ياران و از جمله حسن و حسين عليه السلام به بدرقه ابوذر شتافتند و هر يك خطاب به ابوذر سخناني گفتند، گفتار حسين عليه السلام چنين بود:

«اي عموي من، پروردگار بزرگ، قادر و توانا است، او مي تواند هر


چه را كه مي بيني، تغيير دهد و خداوند هر روز، مقامي (و شأن خاصي) دارد، اين مردم، دنيا و زندگي را از تو بازداشتند و آسايش را از تو گرفتند، ولي تو دينت را از آنان گرفته (و نگذاشتي ملعبه ي هوسهاي آنان گردد) به راستي كه تو از دنيا و دنياداران بي نيازي و دنياي مردم پيش چشمتم ناچيز است ولي اين مردم به روش تو بسيار نيازمندند، من از درگاه خدا براي تو صبر و پيروزي مي طلبم و اميدوارم خداوند تو را در تمام كارها ياري فرمايد، دل قوي دار و از حرص و ذلت دوري كن، خود را مباز، به خدا پناه ببر زيرا صبر و استقامت نشانه ي دينداري و بزرگواري است، حرص و آز بر روزي كسي نمي افزايد و آن را پيش نمي اندازد و با زبوني و ترس مرگ به تأخير نمي افتد.» [1] .

به اين ترتيب مي بينيم حسين عليه السلام اين چنين به دستگاه خلافت عثمان مي تازد و از تبعيد شده ي او تقدير مي كند و در عمل بر خلاف فرمان آن دستگاه، به بدرقه ي ابوذر مي شتابد.


پاورقي

[1] الغدير، ج 8، ص 301، (به نقل از مدارک متعدد اهل تسنن) - بحار، ج 22، ص 436.