بازگشت

فراق جانگداز


همان گونه كه پيامبر صلي الله عليه و آله به حسن و حسين عليهماالسلام علاقه ي فراوان داشت، آنها نيز علاقه ي فراوان به پيامبر صلي الله عليه و آله داشتند و بيشتر به جاي اينكه در منزل باشند، نزد پيامبر صلي الله عليه و آله بودند و طبق رواياتي، اصلا حسين عليه السلام از پستان مادر شير ننوشيد، بلكه انگشت پيامبر صلي الله عليه و آله را مي گرفت و به دهان مي گذاشت و مي مكيد و غذاي او تأمين مي شد.

به هر حال حسين عليه السلام شيره ي جان پيامبر صلي الله عيله و آله بود.

از اين رو ناراحتيهاي شديد روزگار، فراق اين دو بزرگوار با پيامبر صلي الله عليه و آله است، آن هنگام كه 28 صفر سال يازدم هجرت فرا رسيد و پيامبر صلي الله عليه و آله در بستر رحلت قرار گرفت، علي و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام و گروهي از بني هاشم كنار بستر حاضر بودند، حسن عليه السلام در اين وقت حدود هفت سال داشت و حسين عليه السلام در حدود شش سال و نيم به راستي هنگام رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله بر اين دو آقازاده چه گذشت؟ و اين از نمونه اندوههاي بسيار شديد و جانسوز روزگار است كه قلم از بيانش ناتوان است.

مرحوم صدوق از ابن عباس نقل مي كند: در لحظه آخر عمر پيامبر صلي الله عليه و آله حسن و حسين عليهماالسلام در حالي كه مي گريستند و شيون


مي نمودند، به بالين پيامبر صلي الله عليه و آله آمدند و خود را به روي پيامبر صلي الله عليه و آله افكندند، حضرت علي عليه السلام خواست آنها را از پيامبر صلي الله عليه و آله جدا كند، ولي پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود:

يا علي دعني اشمهما و يشماني و اتزود منهما و يتزودان مني، انهما سيظلمان بعدي و يقتلان ظلما؛ اي علي بگذار من آنها را ببويم و آنان مرا ببويند، من از ديدار آنها بهره گيرم و آنها نيز از ديدارم بهره گيرند، كه اين دو فرزند، بعد از من ستمها خواهند ديد و مظلومانه كشته مي شوند.»

آنگاه پيامبر صلي الله عليه و آله سه بار فرمود: «فلعنة الله علي من يظلمهما؛ خدا لعنت كند آنان را كه به اين دو فرزندم ظلم مي كنند.»

زنان بني هاشم اجتماع كردند و به ياد پيامبر صلي الله عليه و آله مي گريستند، حضرت زهرا عليهاالسلام آنها را دلداري مي داد و مي فرمود: دعا كنيد... [1] .



پاورقي

[1] کحل‏البصر از: محدث قمي، ص 194.