بازگشت

آب شور و زهرآگين حيات بشري


اين است معناي آن خيانتِ نابكارانه اي كه به نام سياست، تاريخ بشر را با رايانه هايش در همان دوره هاي عهد حَجري متوقف ساخته است. با اين تفاوت كه در آن دوره ها، اميد و اشتياق به ترقي و تكامل، بشر را با زندگي با نشاطي حركت مي داد. در دوره ما، آدمي با گسترش حيرت انگيز علوم و صنايع، حتي براي فردا هم اميد زندگي يا حيات مطلوب ندارد.

عنوان بحث ما اين است: ابن زياد با عمامه اي مشكي برسر و لباس اهل حجاز برتن، با شكل حسيني، آماده قتل حسين عليه السلام مي شود!

ادامه همين رفتار منحوس است كه بشر امروزي را به احساس پوچي كشانده است. عده اي از صاحب نظرانِ شرق و غرب در دو قرن گذشته، مي گفتند: با پيشرفت دانش ها و گسترش ارتباطهاي متنوّعِ انسان ها «با خويشتن، با خدا، با جهان هستي و با همنوع خود»، قدرت روياروييِ انسان ها با خود واقعيات و حقايق، رو به افزايش خواهد گذاشت و در نتيجه، دروغ و فريبكاري و دغل بازي ها از بين خواهد رفت. ولي نه تنها اين گونه اميدها بر باد فنا رفت، بلكه هر چه بر پيشرفت دانش و صنعت افزوده شد، افزايش دروغ پردازي ها و فريبكاري ها به طور وحشتناكي اوج گرفت. تا آن جا كه هر فرد و گروهي كه در مديريت جامعه در وضع و موقعيت بالاتري قرار گرفت، بهره برداري از آن نابكاري ها (دروغ پردازي ها و فريبكاري ها) براي آنان، قانوني تر تلقي شد! شرم آورتر از اين تبهكاري ها، اين است كه اين جريانِ نابودكننده ارزش ها و ويران كننده بنياد انسان و انسانيت، نقابي از كلمه مقدس «سياست» بر چهره دارد! اين نهايت ناتواني بود كه بشر در طول تاريخ از خود نشان داده است.