اين اتحاد فقط در اديان حقه الهي مطرح شده است و در هيچ يك از مكتب ها و معتقدات بشري چنين، اتحادي وجود ندارد. خداوند سبحان در قرآن مجيد مي فرمايد:

مِنْ أَجْلِ ذلِكَ كَتَبْنَا عَلي بَنِيْ اسرائِيْلَ اِنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَل النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً [1] .

«از اين جهت است كه بر بني اسرائيل مقرر داشتيم كه حقيقت اين است كه اگر كسي، يك انسان را بدون عنوان قصاص يا ايجاد فساد در روي زمين بكشد، مانند اين است كه همه انسان ها را كشته است. و اگر كسي را احيا كند، مانند اين است كه همه انسان ها را احيا نموده است.»

دو مطلب مهم در اين آيه شريفه وجود دارد كه آن ها را به طور مختصر متذكر مي شويم:

1- معناي اين آيه با يك فرمول رياضي چنين است: همه = 1 و 1 = همه. حقيقت اين است كه تا اين فرمول اعجازانگيز مورد درك و پذيرش بشر قرار نگيرد، هيچ درماني براي دردهاي بشري پيدا نخواهد شد.

2- اين اتحاد، يك حقيقت فوق طبيعي است نه طبيعي، و به همين جهت، نمي تواند به عنوان يك اصل حقوقيِ معمولي مطرح گردد، ولي مي تواند به عنوان بهترين عامل تنظيم حقوق جهاني و اخلاق جهاني بشر، وارد معارف جدّيِ ما انسان ها شود.