بازگشت

حاميان حق و حاميان باطل


حاميان حق و حاميان باطل هستند كه براي مبارزه روياروي هم قرار مي گيرند، نه خود قدرت و حق و باطل آن چه كه واقعيت دارد، اين است كه همواره در طول تاريخ، به جهت جست وخيز هواپرستانِ خودكامه و خودخواهانِ پست، گروهي از باطل حمايت مي كنند و محور هر چيز را شهوات و منافع و خودكامگي هاي خود مي دانند. در مقابل اين گروه، جمعي ديگر وجود دارند كه به جهت داشتن شخصيت آگاه و اخلاق فاضله و معرفت و علم، به پاسخ سؤالات شش گانه اصلي (من كيستم؟ از كجا آمده ام؟ براي چه آمده ام؟ در كجا هستم؟ با كيستم؟ به كجا مي روم؟) از حق و حقيقت حمايت مي كنند، اگرچه با تحمل مشقت ها و شكنجه ها باشد.

اين دو گروه (حاميان حق و حاميان باطل) همواره در گذرگاه تاريخ و در همه جوامع در حال مبارزه آشكار يا مخفي به سر مي برند. هريك از اين دو گروه كه قدرت طبيعي را به دست آورده باشد، گروه ديگر را به شكست مي كشاند. يعني آن دو طرف كه در مقابل هم، در حال تصادم و كشتار قرار مي گيرند، دو گروه از انسان ها هستند، كه يكي از آن دو از حق حمايت مي كند و ديگري از باطل، نه اين كه خود حق و باطل و قدرت، روياروي يكديگر به طور مستقيم به پيكار برخيزند. اگر حاميان باطل شكست بخورند، ممكن است بعد از شكست آنان، باطل [بدون پيروزي] بار ديگر قد عَلَم كند و اگر حاميان حق بشكنند، اين يك شكست ظاهري است، زيرا حق، فوق جنگ هاي روياروي قرار دارد. بنابراين، اگر فرض كنيم كه در طول تاريخ، هزاران بار بزرگ ترين شهيد راه انسانيت (علي بن ابي طالب يا امام حسين عليهم السلام) قدم به ميدان مبارزه بگذارد و مجاهدت كند و به خاك و خون بغلتد و شهيد شود، چون آرمان او حق است، هرگز مغلوب نمي گردد، بلكه او پيروز است براي ابد، زيرا حق براي ابد ثابت و پيروز است. در سخنان بزرگ شهيد راه حق، امام حسين عليه السلام مي خوانيم:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

مِنَ الحُسَينِ بْنِ عَلِيٍّ اِلَي مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَني هاشِمٍ، امّا بَعْد فَمَنْ لَحِقَ بِي مِنْكُمِ اسْتَشْهَدَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنِّي لَمْ يُدْرِكِ(يَبْلُغُ) الْفَتْحَ [1] .

«به نام خداوند رحمن و رحيم. اين نامه از حسين بن علي است به محمد بن علي و ديگر فرزندان هاشم. اما بعد، هركس به من ملحق شود، شهيد خواهد شد و هركس از من تخلّف كند به پيروزي نخواهد رسيد.»

چنان كه خواسته باطلِ قاتل يا قاتلان آن شهيد هرگز به پيروزي نمي رسد.



قَدْ غَيَّرَالطَّعْنُ مِنْهُمْ كُلَّ جارِحَةٍ

إِلاَّ الْمَكارِمَ في أَمنٍ مِنَ الْغِيَرِ



«ضربه شمشير، همه اعضاي شهداي دشت خونين نينوا را تغيير داد و متلاشي كرد، ولي راهي به عظمت ها و كرامت هاي روحي آنان پيدا نكرد.» «الازري»

از اين مبحث، به اين نتيجه مي رسيم كه حق و باطل و قدرت، ذاتاً جنگ تن به تن و روياروييِ مستقيم با يكديگر ندارند.


پاورقي

[1] کامل‏الزيارات، محمد بن قولويه، ص 75.