بازگشت

نمونه اي از عظمت هاي حيات آدمي


انسان در حال زندگي است كه:

- از زيبايي ها لذت مي برد.

- از عقل و وجدان استفاده مي كند.

- محبت و عشق مي ورزد.

- به اكتشاف نايل مي آيد.

- حقايق را شهود مي كند.

- شكوه عالم هستي را درك مي كند.

- از عدالت و حق دفاع مي نمايد.

- طعم آزادي و اختيار معقول را مي چشد.

- از علم و معرفت و جهان بيني، كسب روشنايي مي نمايد.

- از لذت خدمت به همنوعان خود برخوردار مي گردد.

- مي تواند جهاني را آباد كند.

- لذت نظم و قانون گرايي را درمي يابد.

- از شوق احياي انسان ها، به پرواز درمي آيد.

- طعم عواطف ارتباطهاي نسبي و سببي را درك مي كند.

- با ابداعات هنري سازنده، به عظمت احساسات دروني خود پي مي برد.

- با فعاليت هاي عقلاني سالم، همنوعان خود را از سقوط نجات مي دهد و زمينه را براي پيشرفت تكاملي آنان آماده مي سازد.

- با گسترش «من» بر جهان هستي، جهان را درون خود درمي يابد.

مسلّم است كه امتيازها و عظمت هاي زندگي بيش از حد شمارش هاي معمولي است. انسانِ آگاه با از دست دادن هريك از اين امتيازات و عظمت ها - در حقيقت - جهاني را از دست مي دهد، زيرا هريك از آن ها به تنهايي مي تواند هدفي براي زندگي و توجيه كننده آن باشد. حال، مي توانيم اين معني را به خوبي درك كنيم كه چرا شهادت امام حسين عليه السلام باعظمت ترين شهادتي است كه در تاريخ بشر بروز كرده است، زيرا او با شناخت همه ابعاد و امتيازات زندگي و توانايي بر برخورداري از آن ها، دست از زندگي شسته است.