بازگشت

استشهاد هلال بن حجاج


ثم برز من بعده [وهب بن وهب] هلال بن حجاج و هو يقول:



أرمي بها معلمة أفواقها

و النفس لا ينفعها أشفاقها



فقتل منهم ثلاثة عشر رجلا، ثم قتل (رضوان الله عليه). [1] [بسند تقدم عن علي بن الحسين عليهماالسلام]

الصدوق، الأمالي، /162 مساوي عنه: المجلسي، البحار، 321/44؛ البحراني، العوالم، 170/17



پاورقي

[1] بعد از او، هلال بن حجاج به ميدان رفت و مي‏سرود:



تير نشاندار زنم بر عدو

سود نبخشد به کسي ترس او



سيزده تن از آنها را کشت و شهيد شد (رضوان الله عليه).

کمره‏اي، ترجمه‏ي امالي، /162

بعد از او، هلال بن حجاج در امواج حرب غوطه خورد و سيزده کس را به تيغ آبدار به اسفل درک نار فرستاد و خود را به ساير شهدا ملحق گردانيد.

به روايت ديگر: تا تير در ترکش داشت، به سوي مخالفان انداخت. چون تيرهاي او تمام شد، دست به قايمه‏ي تيغ آبدار برد و سيزده نفر را به سقر فرستاد. پس دستهاي او را شکستند. او را دستگير کردند و به نزد عمر نجس بردند و به حکم آن ملعون او را گردن زدند.

مجلسي، جلاء العيون، /667