استشهاد أبوعمرو النهشلي
حدث مهران مولي بني كاهل، قال: شهدت كربلاء مع الحسين عليه السلام، فرأيت رجلا يقاتل قتالا شديدا، لا يحمل علي قوم الا كشفهم، ثم يرجع الي الحسين عليه السلام و يرتجز و يقول:
ابشر هديت الرشد تلقي أحمدا
في جنة الفردوس تعلو صعدا
فقلت: من هذا؟ فقالوا: أبوعمر النهشلي. و قيل: «الخثعمي».
فاعترضه عامر بن نهشل [1] أحد بني اللات من ثعلبة [2] ، فقلته، و اجتز [3] رأسه، و كان أبوعمرو هذا متهجدا كثير الصلاة. [4] .
ابن نما، مثير الأحزان، /30 - 29 مساوي عنه: المجلسي، البحار، 30/45؛ البحراني، العوالم، 274 - 273/17؛ البهبهاني، الدمعة الساكبة، 311/4؛ الدربندي، أسرار الشهادة، /298؛ مثله الأمين، لواعج الأشجان، /167
پاورقي
[1] [لم يرد في اللواعج].
[2] [لم يرد في اللواعج].
[3] [في الدمعة الساکبة و اللواعج: «و احتز»].
[4] پس، ابوعمر نهشلي که از عباد و زهاد و قاريان قرآن بود، خود را بر صف مخالفان زد و جماعت بسيار از ايشان را هلاک کرد و عامر بن نهشل او را شهيد کرد.
مجلسي، جلاء العيون، /673
و ديگر ابوعمرو نهشلي که گروهي او را خثعمي خوانند، آغاز مقاتله نمود. و او مردي شب زندهدار و نمازگزار و متقي و پرهيزگار بود. ابن نما حديث ميکند که: مهران مولي بني کاهل که روز عاشورا حاضر کربلا بود، روايت ميکند که: «مردي را ديدم چون شير شري (شري (بر وزن رسا): کوهي است در تهامه که درندگان بسيار دارد.) قتال ميدهد و مردمان چون گلهي گرگ ديده از پيش روي او فرار ميکنند، گفتم: کيست؟ گفتند: ابوعمرو نهشلي. جمعي را بکشت و به حضرت حسين آمد و اين شعر بگفت:
ابشر هديت الرشد تلقي أحمدا
في جنة الفردوس تعلو صعدا
(مژده باد تو را به صلاح هدايت شوي - به ملاقات پيغمبر و بالا رفتن درجات بهشت.)
و ديگر باره به جنگ درآمد. عامر بن نهشل از جماعت بني اللات از قبيلهي ثعلبه، بر وي حمله کرد و او را مقتول ساخت و سرش را از تن جدا نمود.»
سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليهالسلام، 307/2
و روايت شده [است] از مهران کابلي که گفت: «در کربلا مشاهده کردم مردي را که کارزار سختي ميکند و حمله نميکند بر جماعتي مگر آن که ايشان را پراکنده و متفرق ميسازد و هر گاه از حملهي خويش فارغ ميشود، ميآيد نزد امام حسين عليهالسلام و ميگويد:
«ابشر هديت الرشد يا ابن أحمدا
في جنة الفردوس تعلو صعدا»
پرسيدم: «کيست اين شخص؟»
گفتند: «ابوعمره حنظلي.»
پس عامر بن نهشل تميمي او را شهيد کرد و سرش را بريد.»
مؤلف گويد: گفتهاند که اين ابوعمره نامش زياد بن غريب، و پدرش از صحابه است و خودش درک حضرت رسول صلي الله عليه و آله نموده و مردي شجاع و متعبد و متهجد معروف به عبادت و کثرت نماز بوده است؛ (رضوان الله عليه).
ماه بني غفاري و خورشيد آسمان
هم روح دوستاني و هم سرو بوستان
قمي، منتهي الآمال، /437