بازگشت

شهادت برير و زهير


يزيد بن معقل از لشكر دشمن، به ميدان آمد و از سپاه حسين، برير بن خضير به هماوردي او شتافت.

يزيد بن معقل فرياد زد: اي برير بن حضير! مي بيني كه خدا با شما چه كرد؟

پاسخ داد: خداوند درباره من نيكي كرد ولي تورابه شر و بدي گرفتار ساخت!

يزيد بن معقل گفت: دروغ گفتي با اينكه پيش از اين دروغگو نبودي، آيا به ياد داري هنگامي كه در بني لوزان با هم قدم مي زديم مي گفتي: عثمان بن عفان خود را به كشتن


داد و معاوية بن ابي سفيان گمراه و گمراه گر است و امام هدايت كننده بر حق علي بن ابي طالب مي باشد؟

برير جواب داد: گواهي مي دهم كه اين نظر و گفته من است!

يزيد بن معقل گفت: من هم شهادت مي دهم كه تو از گمراهان هستي!

پس برير به او گفت: آيا مي پذيري كه با هم مباهله كنيم، و از خداوند بخواهيم كه دروغگو را لعنت كند و آنكس كه بر باطل است را بكشد و آنگاه با تو، به مبارزه بپردازم؟

پس، آن دو از صف بيرون آمدن و دست به دعا برداشتند و از خدا خواستند كه دروغگو را لعنت و هر كس كه به باطل گرويده است را بكشد!!

در پي اين كار، هر دو به ميدان آمدند و دو ضربت رد و بدل كرند، كه در اين ميان ضربت سبكي بر برير وارد شد ولي آسيبي نديد، برير نيز چنان ضربتي بر او وارد آورد كه فرق سر معقل را شكافته و به مغز او رسيد و بي درنگ بر زمين افتاد.

شمشير برير در سر يزيد به معقل گير كرده بود، همانطور كه سرگرم بيرون كشيدن تيغ خود بود، رضي بن منقذ عبدي بر او يورش آورد و با او گلاويز شد و ساعتي با هم زور آزمايي كردند، سپس برير او را بر زمين كوبيد و بر سينه اش نشست.

رضي، فرياد زد، كجايند رزمندگان و مدافعان؟

كعب بن جابر بن عمرو ازدي، به ياريش شتافت و بر برير حمله كرد. عفيف بن زهير، مي گويد: من به كعب گفتم: مي داني كه اين همان برير بن خضير قاري قرآن است كه در مسجد براي ما قرآن مي خواند؟ ولي او اعتنايي نكرد و با نيزه بر برير حمله كرد تا آنكه نوك آنرا بر پشت او قرار داد، هنگامي كه برير تيزي آن را احساس كرد، خود را


بر روي يزيد بن معقل انداخت و بيني او را گاز گرفت و قطع كرد. [1] .

پس كعب بن جابر، نيزه را در پشت برير فرو كرد و او را از روي سينه يزيد بن معقل به كنار افكند و با ضربت شمشير، وي را از پاي در آورد و به شهادت رسانيد!

گويند: هنگامي كه كعب، نزد خانواده خود بازگشت، خواهرش و زنش او را سرزنش كردند و گفتند: تو عليه فرزند فاطمه اقدام كردي و بزرگترين قاري قرآن را كشتي؟ بخدا سوگند ديگر هرگز با تو يك كلمه سخن نخواهيم گفت!!

كعب در پاسخ آنان اشعاري سرود، كه از چگونگي جنايت خويش و شهادت برير، حكايت مي كرد. [2] .

زهير بن قين به ميدان آمد و دست بر شانه حسين (ع) نهاد و سرود:

به پيش اي هدايت يافته و هدايتگر، امروز تو با جدت پيامبر ديدار مي كني!

حسن و علي مرتضي را نيز ملاقات مي نمايي،

جعفر طيار و حمزه آن شهيد زنده و شير خدا را هم بزودي مي بيني. [3] .

گويند بر دشمن يورش برد و عده زيادي را كشت، برخي شمار كساني را كه به دست او هلاك شده اند را صد و بيست نفر ذكر كرده اند. سپس كثير بن عبدالله و مهاجر بن اوس بر وي حمله آوردند و او را كشتند.

حسين (ع) فرمود: خدا تو را از خويش دور نكند، و كشندگانت را لعنت كند، همانگونه كه بني اسرائيل را لعنت كرد و آنها را به صورت بوزينه وخوك در آورد. [4] .



پاورقي

[1] احتمالا يزيد بن معقل اشتباه است، چون يزيد بن معقل قبلا به دست برير کشته شده بود، بلکه بيني رضي بن منقذ عبدي را گاز گرفته است. به ترجمه برير در کتب مقاتل، از جمله کتاب ابصار العين في انصار العين ص 72 مراجعه شود (نظري منفرد).

[2] طبري، ج 5، ص 432 و 433.

[3] طبري، ج 5، ص 441.

[4] مقتل خوارزمي، ج 2 ص 20.