بازگشت

شهادت عبدالله


شهادت عبدالله به نقل ابومخنف، ابوالفرج، مفيد و ديگران پس از علي اكبر عليه السلام اتفاق افتاده است. [1] او شجاعانه سه بار، پي در پي به آن گروه حمله كرد. گفته اند او هشتاد و نه مرد را در اين حمله ها از پاي درآورد. [2] .

شخصي به نام «عمرو بن صبيح صيداوي» كه از اصحاب عمر سعد بود، تيري به سمت او پرتاب كرد. عبدالله كه روبه روي او بود، متوجه شد. تلاش كرد كه دست را برابر پيشاني خود نهد تا خود را از اصابت تير حفظ كند، اما تير كف دست و پيشاني او را به هم دوخته بود. او هر چه تلاش كرد نتوانست دست را از پيشاني خود جدا سازد. [3] دست ديگر را به آسمان برداشت و گفت: «خدايا! اينان ما را كوچك شمردند و خوار ساختند، پس آنها را كه ما را كشته اند، بكش» ديگري با نيزه اش به قلب او زد و او در دم جان داد.

پس از آن، يزيد بن رقاد، به او نزديك شد و چوبه تير را از پيشاني او بيرون كشيد، در حالي كه كلاهك نيزه هنوز در پيشاني او باقي مانده و جان داده بود. [4] .

عبدالله در زيارت ناحيه مورد سلام و تكريم است: «السلام علي عبدالله بن مسلم بن عقيل... سلام بر عبدالله فرزند مسلم بن عقيل». [5] .



پاورقي

[1] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 447؛ الارشاد، ج 2، ص 107؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 200؛ مقاتل الطالبيين، ص 80.

[2] مناقب آل ابي‏طالب، ج 4، ص 105.

[3] الارشاد، ج 2، ص 107؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 447.

[4] مقتل الحسين مقرم، ص 237.

[5] اقبال الاعمال، ج 3، ص 343 و 76.