بازگشت

خطبه برير در روز عاشورا


صبح عاشورا پس از خطبه زهير، امام حسين عليه السلام به برير اجازه خطابه دادند. [1] او در حالي كه به سپاه «ابن سعد» نزديك مي شد، سخن را اين گونه آغاز كرد: «اي مردم! خداوند، محمد صلي الله عليه و آله و سلم را مژده دهنده و بيم دهنده و دعوت كننده به سوي خداي تعالي و چراغي روشنگر در ميان ما قرار داد. اين آب فرات كه نوشيدن آن بر حيوانات مباح است، چرا بر فرزند دخت پيامبر منع شده؟ آيا مزد رسالت محمد، اين است؟» [2] اين گفتار او اشاره به آيه اي از قرآن است كه مودت به اهل البيت مزد رسالت دانسته شده است.

در پاسخ او گفتند: «اي برير! زياد حرف مي زني! به خدا سوگند كه حسين بايد تشنه باشد، همان گونه كه كساني قبل از او تشنه كام بودند».

برير اضافه كرد: «اينك بار گران محمد صلي الله عليه و آله بر دوش شما قرار گرفته، [3] در حالي كه اينها فرزندان، خاندان، حرم و دختران او هستند، پس بگوييد قصد داريد با آنها چه كنيد؟» گفتند: «مي خواهيم امير، عبيدالله ابن زياد، بر حسين و خاندانش تسلط يابد و هر چه او خواست انجام شود».

برير گفت: «آيا نمي پذيريد كه حسين و خاندانش به محلي كه از آنجا آمده اند بازگردند؟ اي واي بر شما اهل كوفه! آيا نامه هايي را كه روانه كرديد و عهد و پيمان هايي كه بستيد و خدا را شاهد گرفتيد، فراموش كرده ايد؟ واي بر شما، آيا اهل بيت پيامبرتان را دعوت كرده ايد، در حالي كه مي پنداشتيد جانتان را بهر آنها خواهيد داد، ولي هنگامي كه آنها رو به شما آمدند آنها را تسليم ابن زياد ساختيد و از آب فرات منعشان كرديد؟ با فرزندان پيامبرتان پس از او چه بد برخورد كرديد. شما را چه شده است؟» خدا در قيامت


شما را سيراب نگرداند، شما بد امتي هستيد».

از ميان لشكر دشمن كساني گفتند: «اي فلان! ما نمي فهميم تو چه مي گويي».

برير در پاسخ گفت: «سپاس خداي را كه بينش مرا بيش از شما قرار داد. پروردگارا! من از رفتار اين قوم بيزارم، تو خود تيرهايي در بين آنها بيفكن كه تو را در حالي كه تو از آنها غضبناك باشي ملاقات كنند».

سرانجام آن گروه برير را تيرباران كردند و او مجبور به عقب نشيني شد. [4] .

درسي كه مي توان گرفت: در سخنان برير خطاب به دشمن به نكاتي مي توان اشاره كرد:

1. امام و ياران آن حضرت، هرگز از خيرخواهي مسلمان نماها قدمي عقب نشيني نكرده اند؛

2. برير خداپرست است؛

3. او به رسول خدا ايمان دارد؛

4. مزد رسالت محمد صلي الله عليه و آله را كه محبت و مودت به اهل بيت رسول الله است، ادا كرده است؛

5. وصيت پيامبر كه فرمود: من در ميان شما دو چيز گرانمايه و پرارزش (قرآن و عترت) را مي گذارم، مورد توجه قرار داده است؛ سخن پيامبر درباره اهل بيت عليهم السلام مورد اتفاق همه علماي شيعه و سني است. گفتار پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم اين است: «اني تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي ما ان تمسكتم بهما لن تضلوا ابدا لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ من مي روم و در ميان شما دو چيز گرانمايه مي گذارم، كه قرآن و عترت من است.

زماني كه به اين دو چنگ زنيد هرگز گمراه نمي شويد، اين دو هرگز از هم جدا نمي شوند تا كه در حوض كوثر به من ملحق شوند».

6. به مردم راه حل مناسب داده كه اگر از عهد خود پشيمانيد، بگذاريد امام برگردد؛


7. آنها را به عنوان انسان متوجه عهد و وفاي پيشين خود كرده است.

و اما برخورد دشمن با برير چگونه بود:

1. تو زياد سخن مي گويي!

2. حسين بايد تشنه بماند، چون قبل از او كساني تشنه بودند!

3. خواست ما خواست ابن زياد است!

4. نمي فهميم كه تو چه مي گويي!

5. دست آخر انسانهاي بي منطق او را تيرباران مي كنند؛ يعني از زور در برابر منطق بهره مي گيرند.


پاورقي

[1] مقتل الحسين مقرم، ص 284.

[2] افجزاء محمد هذا؟.

[3] اين نکته برير اشاره به بيان نبي اکرم است که فرمود من از ميان شما مي‏روم اما دو چيز گرانمايه را به امانت مي‏نهم، آن قرآن و اهل بيت من است.

[4] مقتل الحسين مقرم، ص 285 و 286؛ نفس المهموم، ص 147.