بازگشت

شهادت نافع


شمر نافع را دستگير كرد و همراه يارانش به نزد ابن سعد برد. وقتي به ابن سعد رسيدند، پرسيد چه باعث شد كه چنين به روز خود آوري؟ نافع گفت: «به خدا قسم، از شما دوازده مرد كشته ام - جز كساني كه مجروح ساخته ام رحمة الله عليه - و البته هرگز خود را بر اين تلاش ملامت نمي كنم، و اگر برايم بازويي باقي مانده بود نمي توانستيد مرا اسير سازيد» [1] شمر شمشير خود را بركشيد، نافع به او گفت: «به خدا قسم اي شمر! اگر تو از مسلمين باشي بر تو سخت خواهد بود كه خدا را ملاقات كني در حالي كه خون هاي ما را بر گردن داشته باشي. خدا را قسم و شكر، كه مرگ ما را به دست بدترين خلقش قرار داد». پس از آن، شمر قدمي پيش


نهاد و نافع را گردن زد. [2] .

«نافع» در زيارت ناحيه اين گونه مورد سلام واقع شده است: «السلام علي نافع بن هلال البجلي المرادي؛ [3] سلام بر نافع پسر هلال بجلي مردادي».

درسي كه مي توان گرفت: آخرين گفتار نافع نشان مي دهد كه با عاقبت به خيري و ثابت قدمي به جنت الهي پركشيد.


پاورقي

[1] تاريخ الامم و الملوک، ج 441 - 442، 5.

[2] البدايه و النهاية، ج 8، ص 84؛ تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 441 - 442؛ ابصار العين، ص 149 - 150؛ مقتل الحسين مقرم، ص 308.

[3] اقبال الاعمال، ج 3، ص 78.