بازگشت

شهادت و دعاي امام به زهير


امام حسين عليه السلام با مشاهده نعش ياور خود، در حالي كه ايستاده بود فرمود: «لا يبعدنك الله يا زهير، و لعن الله قاتليك، لعن الذين مسخوا قردة و خنازير؛ [1] اي زهير خداوند تو را از رحمت خود دور نسازد، خداوند كشندگان تو را لعنت كند، (چون بني اسرائيل) كه به شكل بوزينه گان و خوكان درآمدند».

در زيارت ناحيه مقدسه اين گونه آمده است: «السلام علي زهير بن القين البجلي القائل للحسين عليه السلام و قد اذن له الانصراف له:لا والله لا يكون ذلك ابدا اترك ابن رسول الله صلي الله عليه و آله، آله اسيرا في يد الاعداء و انجدنا؟ لا اراني الله ذلك اليوم؛ سلام بر زهير فرزند قين بجلي، آن كه چون امام به او اجازه بازگشت دادند در پاسخ گفت: نه به خدا سوگند، هرگز فرزند رسول الله را كه درود خدا بر او و آل است، ترك نخواهم كرد. آيا فرزند


رسول را در حالي كه اسير در دست دشمنان است رها كنم و خود را رهايي بخشم؟ خداوند آن روز را بر من نياورد». [2] .

درسي كه مي توان گرفت: رفتار آدمي نخست به شكل «حال» [3] است. بدين گونه كه براي انجام دادن آن بايد تلاش كرد تا با دقت كامل، به مرحله عمل برسد؛ ولي بر اثر تكرار و ممارست آرام آرام انجام دادن آن عمل در شخص به شكل «ملكه» [4] درمي آيد. در اين صورت آن رفتار به سادگي و به محض تصميم از شخص سر مي زند؛ مثلا كسي كه روزهاي اول رانندگي خود را مي گذراند، رفتار رانندگي او «حال» خواهد بود، ولي راننده كهنه كار «ملكه» رانندگي را داراست. رفتار آدمي هنگامي كه بر جان و روح او نشست، شكل باطني متناسب با خود را مي سازد. شكل واقعي در رفتار و نيات او تجلي مي يابد و او را از انسانيت مي اندازد و به اشكال متناسب با رفتارش درمي آورد. اين نكته بارها در قرآن و روايت و نيز در كشف و شهود اهل عرفان آمده است. [5] آن كه ديگران را بازي مي دهد، در واقع چون ميموني است كه خود نمي داند و آنكه شهوتراني حرام خوار است چون خوكي است كه با كنار رفتن پرده ها حقيقت او بر همگان آشكار مي شود، چنان كه انسان متكبر در واقع مورچه اي است كه به زير دست و پا مي رود؛ او در واقع كوچكي است كه احساس بزرگي مي كند. امام كه هر چيز ناپيدا بر او عيان و آشكار است و او به واقع «عين الله الناظرة» (چشم بيناي الهي) و «اذنه الواعيه» (گوش شنواي خداوند) است، آن قوم را چون بوزينگان و خوكاني مي ديد كه از رحمت خداوند دور افتاده اند.



پاورقي

[1] مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 20؛ بحارالانوار، ج 45:، ص 26.

[2] اقبال الاعمال، ج 3، ص 77-78.

[3] etats.

[4] noitats.

[5] «قل کل يعمل علي شاکلته؛ پيامبر به (آنها) بگو، هر کس بر شاکله (شخصيتي که براي خود ساخته) عمل مي‏کند». اسراء آيه، 84، بنابراين، رفتار و نيات خود شاکله‏ساز است و شاکله افراد، خود رفتار بعدي ايشان را جهت مي‏دهد.