بازگشت

زهير و دفاع از خيمه گاه امام


بنا به گزارش ابومخنف از قول حميد بن مسلم: در روز عاشورا شمر با نيزه به خيمه هاي امام حمله ور شد و آتش خواست تا خيمه ها و اهل آن را به آتش كشد. در اين هنگام اهل حرم از خيمه ها بيرون دويدند و صداي گريه و شيون اطفال بلند شد. ناگهان امام فرياد برآورد: «يابن ذي الجوشن! انت تدعوا بالنار لتحرق بيتي علي اهلي؟ حرقك الله بالنار؛ [1] اي پسر ذي الجوشن! تو آتش طلب مي كني كه خانه (خيمه) مرا در حالي كه اهل من در آن هستند بسوزاني؟ خداوند تو را به آتش بسوزاند» شبث ابن ربعي (فرمانده پياده نظام سپاه عمر سعد) شمر را به سبب نيت پليدش ملامت كرد. [2] .

پس از آن زهير با ده نفر از ياران خود بر آنها تاخت و آنها را از خيمه ها دور كرد. [3] در اين درگيري زهير «اباعزة ضبائي» و عده اي از ياران و خويشان شمر را به هلاكت رسانيد. چون درگيري جدي شد، عده اي از مردم نيز به اينها ملحق شدند [4] تا ياري رسانند؛ اما او با همه به مبارزه پرداخت تا بيشتر آنها كشته شدند و زهير با لطف خداوند به سلامت بازگشت. [5] .

درسي كه مي توان گرفت: خلقت ملائك به گونه اي است كه كه تنها حاكم آنها، عقل است و از شهوت، غضب و نفسانيت بهره ندارند؛ در برابر ملائك، حيوانات قرار گرفته اند كه تنها غضب، نفسانيت و غزائر بر آنها حاكم است. در هر حال نه ملك از سير و برنامه


طبيعي خود خارج خواهد شد و نه حيوان كاري برخلاف غريزه يا بر مبناي خرد انجام خواهد داد. تنها انسان است كه نيروي عقل و شهوت در او جمع است. او با انتخاب و اختياري كه خداي تعالي به او ارزاني كرده مي تواند از «اسفل السافلين» تا «اعلي عليين» را در پرتو تلاش و لطف خداوندي طي كند. كوتاه نظري بر راه يافتگان به مقام انساني در كربلا و نيز به آن انسان نماها كه از حيواني پست ترند، حقيقت را بر انسان آشكار مي سازد.

اصحاب امام حسين عليه السلام كه به گفته امم تاريخ چنين ياراني به خود نخواهد ديد، پندآموز سالكان راه حق است.


پاورقي

[1] ابصار العين، ص 166.

[2] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 438-439.

[3] مقتل الحسين مقرم، ص 299.

[4] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 439.

[5] ابصار العين، ص 166.