بازگشت

شهادت حر


پس از حبيب بن مظاهر، حر در حالي كه زهير بن قين از پشت سر او را حمايت مي كرد به ميدان آمد. هرگاه كه دشمن بر يكي از آن دو يار حسين عليه السلام سخت مي گرفت، ديگري براي نجات دوست خود مي شتافت. ساعتي درگيري «حر» با سپاه «ابن سعد» به طول انجامد، [1] تا اين كه اسب حر مضروب شد و از گوشهايش خون مي چكيد. «حصين» به


«يزيد بن سفيان» گفت: «اين حري است كه تو آرزوي قتل او را داشتي» يزيد در پاسخ گفت: «آري» و از سپاه «ابن سعد» براي مبارزه بيرون آمد. همين كه به ميدان رسيد، توسط «ايوب بن مشرح الخيواني» تيري به سوي اسب حر پرتاب كرد كه به پاي اسب خورد و اسب به زمين خورد. حر قبل از آن كه به زمين بخورد با چالاكي تمام از اسب پايين پريد. [2] او در حالي كه شمشير در دست داشت، در برابر دشمن ايستاد و دلاورانه مبارزه كرد تا اين كه حدود چهل نفر را به قتل رسانيد. [3] در همين هنگام بود كه پياده نظام بر او حمله ور شد و جسم بي هوش او به زمين افتاد. [4] ياران امام او را در برابر خيمه شهدايي كه در راه حسين عليه السلام شهيد مي شدند قرار دادند. امام فرمود: «قتله مثل قتلة النبيين و آل النبيين؛ [5] شهادت او چون شهادت انبيا و خاندان انبياست» سپس امام نظري به جانب حر افكند، او هنوز جان در بدن داشت. امام خون از صورت او برگرفت و فرمود: «أنت الحر كما سمتك امك و انت الحر في الدنيا و الاخرة؛ د [6] تو آزاده اي! همان طور كه مادرت تو را ناميده است و تو در دنيا و آخرت آزاده اي» پس از آن مردي از ياران حسين در رثا و غم حر اشعاري را سرود كه گفته شد او «علي بن الحسين عليه السلام» بود [7] و برخي گفته اند كه خود اباعبدالله الحسين عليه السلام براي او اشعاري را سروده كه اين گونه است:



«لنعم الحر بني رياح

صبور عند مشتبك الرياح



و نعم الحر اذ نادي حسينا

و جاد بنفسه عند الصباح؛ [8] .




چه آزاده اي است حر پسر رياح؛ او در هنگام فرورفتگي تيرها بسيار شكيباست. آري آزاده خوبي است هنگامي كه حسين فرياد و ندايش بلند شد، او از جانش در صبحگاهان گذشت». در زيارت ناحيه مقدسه به حر سلام داده شده است. [9] .

درسي كه مي توان گرفت: امام صادق عليه السلام فرمود: «ان الحر حر علي جميع احواله ان نابته نائبة صبر لها و ان تداكت عليه المصائب لم تكسره و ان اسر و قهر؛ [10] آزاده آزاده است در همه حالاتش، حتي اگر مصيبتي سخت بر او وارد شود. حتي اگر مصيبت ها بر او محكم كوبيده شود او شكيبايي مي كند. آري او شكسته نمي شود، هر چند اسير و مقهور شود». از امام علي عليه السلام نقل شده: «و لا تكن عبد غيرك لقد جعلك الله حرا؛» [11] بنده غير خود مباش؛ چرا كه خداي تعالي تو را آزاد آفريده است».

در كربلا هم حضرت امام حسين عليه السلام لشكر ابن سعد را اين گونه مورد خطاب قرار دادند: «يا شيعة آل ابي سفيان، ان لم يكن لكم دين و لا تخافون المعاد فكونوا احرارا في دنياكم؛ [12] اي پيروان خاندان ابي سفيان، اگر دين نداريد و از روز رستاخيز نمي ترسيد، پس لااقل در دنياي خود آزادمرد باشيد».



پاورقي

[1] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 440-441.

[2] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 437.

[3] مناقب آل ابي‏طالب، ايران، ج 4، ص 100.

[4] مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 11.

[5] بحارالانوار، ج 10، ص 117.

[6] مقتل الحسين مقرم، ص 303.

[7] مقتل العوالم، ص 85.

[8] امالي الصدوق، ص 414، مجلس 30؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 11.

[9] اقبال الاعمال، ج 3، ص 78 و 344.

[10] اصول کافي، ج 2، ص 89، کتاب ايمان و کفر، باب صبر، ح 6.

[11] نهج‏البلاغه، نامه 31.

[12] ابصار العين، ص 216.