بازگشت

دعوت حبيب در روز تاسوعا


طبري گزارش كرده: ابن سعد «كثير بن عبدالله شعبي» را به سوي امام حسين عليه السلام فرستاد، هنگامي كه آمد ابوثمامه او را شناخت و بازگرداند. پس از آن ابن سعد «قرة بن قيس حنظلي» را به سوي امام فرستاد. وقتي امام حسين عليه السلام او را ديد كه به سويش مي آيد، فرمود: «آيا او را مي شناسي؟» حبيب در پاسخ گفت: «آري، اين مردي از قبيله تميم از حنظله است و او پسر خواهر ماست. آري، من او را به خوش رأيي مي شناسم. آن گونه كه باور دارم اين است كه در اين مقام، شهادت خود را قرار خواهد داد.»

طبري گويد: پس قرة آمد تا به امام حسين عليه السلام سلام كرد. و نامه عمر بن سعد را به دست آن حضرت رسانيد. امام حسين عليه السلام او را پاسخ داد. سپس حبيب به او روي كرد و فرمود:


«واي بر تو اي قره! آيا به سوي قوم ستمگر بازمي گردي؟ اين مرد را ياري كن تا به توسط پدرانش خداوند تو را به كرامت ياري فرمايد و ما نيز با تو هستيم». قره گفت: «من به سوي همراه خودم بازمي گردم تا جواب نامه اش را برسانم و بينديشم خود چه بايد بكنم». [1] .

درسي كه مي توان گرفت: از اين ماجرا چند نكته به دست مي آيد:

1. حبيب از محرمان درگاه امام بود و امام درباره ديگران با او مشورت مي كرده اند؛

2. حبيب در خيرخواهي براي بندگان خدا و مقام امامت هميشه تلاش مي كرد و قره را در آخرين روز هم به سوي امام دعوت كرد؛

3. شرحح صدر مبلغان الهي نيز درسي آموزنده است كه از لحن حبيب با قره و سپس پاسخ منفي او را درك و مي پذيرد.


پاورقي

[1] تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص 510 - 511.